دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

کرگدن

کرگدن

نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: جلال آل احمد
ناشر: مجید - به سخن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 200
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 6

 

مروری بر کتاب

طبقه ، طبقه پایین نمای یک بقالی است که دو سه پله می خورد تا به درش برسی که شیشه دار است . بر سر در دکان با حروف بسیار خوانا کلمه بقالی . طبقه بالا دو پنجره دارد که باید مال خانه بقال و زنش باشد .به این ترتیب بقالی ته صفه است اما اندکی سمت چپ و نه دور از راهرو پشت صحنه . بالا سر خانه بقال برج کلیسایی از دور پیداست . میان بقالی و طرف راست صحنه کوچه باریکی از نظر دور می شود ...

طبقه ، طبقه پایین نمای یک بقالی است که دو سه پله می خورد تا به درش برسی که شیشه دار است . بر سر در دکان با حروف بسیار خوانا کلمه بقالی . طبقه بالا دو پنجره دارد که باید مال خانه بقال و زنش باشد .به این ترتیب بقالی ته صفه است اما اندکی سمت چپ و نه دور از راهرو پشت صحنه . بالا سر خانه بقال برج کلیسایی از دور پیداست . میان بقالی و طرف راست صحنه کوچه باریکی از نظر دور می شود ...

کرگدن نمایشنامه‌ای است در سه پرده اثر اوژن یونسکو، نمایشنامه‌نویس فرانسوی رومانیایی‌تبار که در سال ۱۹۵۹ نوشته شد. از این اثر به عنوان یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های سده بیستم و در زُمره یکی از «نگین‌های تئاتر دنیا در تمام اعصار» یاد می‌شود. در طول سه پرده نمایشنامه همه ساکنین شهر کوچکی در فرانسه به کرگدن تبدیل می‌شوند و تنها فردی که تسلیم این دگرگونی جمعی نمی‌شود، شخصیت اصلی داستان برنژه است، شخصیتی گیج و دستپاچه در طول نمایشنامه به خاطر تأخیرها و نیز نوشیدن‌هایش مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

نمایشنامه به طور کلی پاسخی به وقایع بعد از جنگ جهانی دوم و دربردارنده موضوعاتی مانند پیروی از رسوم و عقاید، فرهنگ، فلسفه و اخلاقیات است. نمایشنامه به سه پرده تقسیم می‌شود و هر پرده صحنه‌ای از هجوم کرگدن‌ها را نشان می‌دهد. کرگدن آزاد باعث تعجب شخصیت‌ها می‌شود. ژان نمی‌تواند آنچه را که می‌بیند باور کند و می‌گوید:«نباید وجود داشته باشه». فروشنده فریاد می‌زند و همسرش با گربه‌ای خون آلود بیرون می‌آید:«ما نمی تونیم بذاریم گربه هامونو یا هر چیز دیگه‌ای از بین بره». شروع نمایشنامه با ترس افراد همراه است. مردم به کرگدن تبدیل می‌شوند.

اولین مخالفت آغاز می‌شود، بوتار، مدیر مدرسه، خاطرنشان می‌سازد که «داستان پوچی» است. او باور نمی‌کند که کرگدن‌ها واقعی باشند. او با وجود این مخالفت‌ها خود نیز به کرگدن تغییر شکل می‌دهد. در ابتدا وجود کرگدن‌ها در شهر برای ژان مزاحمت ایجاد می‌کند، اما او در برابر چشمان مستأصل دوستش برنژه تبدیل به کرگدن می‌شود. ژان رنگ پریده و بی حال می‌شود، شاخی روی پیشانی اش درمی آید، به صدای بلند نفس می‌کشد. پوستش سخت تر و صدایش خشن می‌شود. نمی‌گذارد دوستش با دکتر تماس بگیرد، به اتاقش می‌رود و خود را محبوس می‌کند. مدعی است که هیچ چیز غیرعادی وجود ندارد: «کرگدن‌ها موجوداتی مثل ما هستن و مثل ما حق زندگی دارن».

او به ناگهان اعتراض می‌کند: «انسانیت تموم شده، همتون یه مشت احساساتی مسخره هستین». در پایان همه به جز برنژه، دودار و دیزی به کرگدن تبدیل شده‌اند. دودارد تبدیل را بی اهمیت می‌داند و به کرگدن تغییر شکل می‌دهد. برنژه و دیزی توافق می‌کنند که تبدیل نشوند، ازدواج کنند و نسل بشر را حفظ کنند. اما خیلی زود دیزی از «نجات دنیا» صرف نظر می‌کند و کرگدن را زیبا می‌بیند و تبدیل به کرگدن می‌شود. برنژه تصمیم می‌گیرد که تسلیم نشود: «من آخرین انسانم. تا آخرش می مونم». و شروع به گریه می‌کند چراکه اگر بخواهد هم نمی‌تواند به کرگدن تبدیل شود.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات