- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 161329 - 108/5
- وزن: 0.60kg
قیام ملی سی ام تیر
نویسنده: محمد ترکمان
ناشر: دهخدا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 655
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1361 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
به روایت اسناد و تصایر
دفتر سوم قیام های ملی ایران
اصطلاح ۳۰ تیر در فرهنگ سیاسی معاصر ایران به رخدادهایی اشاره دارد که در تیر ۱۳۳۱ و پس از استعفای محمد مصدق از نخست وزیری و در زمان نخستوزیری احمد قوام و با حکم جهاد آیت الله کاشانی در سراسر ایران رخ داد.انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس شورای ملی به دلیل دخالتهای ارتشیان و دربار به درگیری کشید و کار به جایی رسید که پس از انتخاب ۸۰ نماینده، مصدق دستور توقف انتخابات حوزههای باقیمانده را صادر کرد.
محمد مصدق برای جلوگیری از کارشکنیهای ارتش و دربار، درخواست انتقال وزارت جنگ به دولت را از شاه نمود. مصدق استدلال نمود که طبق قانون اساسی وزیران در برابر مجلس شورای ملی مسوولیت مشترک دارند و تعیین وزیر جنگ هم باید بر عهده او (نخستوزیر) باشد نه شاه، تا نخستوزیر بتواند مستقیماً بر اعمال وزیر نظارت کند. پس از سه روز مذاکره، شاه درخواست مصدق را نپذیرفت و مصدق در ۲۵ تیر ۱۳۳۱ از نخستوزیری استعفا داد. مجلس، احمد قوام (قوامالسلطنه) را به نخستوزیری انتخاب و محمدرضاشاه فرمان نخستوزیری را به نام قوام صادر کرد و او با صدور بیانیهٔ تهدیدآمیزی با عنوان «کشتیبان را سیاستی دیگر آمد» نخستوزیری خود را اعلام نمود.
شهربانی کل کشور شمار کشتهشدگان درگیریهای ۳۰ تیر در تهران را ۲۱ تن اعلام کرد حال آن که در اسنادی دیگر شمار کشتهها تا ۶۳ تن هم اعلام شدهاست. با این همه، از کشتهشدگان ۳۰ تیر آمار دقیقی در دست نیست. بیشتر آنان در گورستان ابن بابویهٔ تهران به خاک سپرده شدند. محمد مصدق نیز وصیت کرده بود که در کنار آنان به خاک سپرده شود ولی با مخالفت محمدرضاشاه این کار انجام نشد. پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و با بازیابی قدرت از سوی دولت مصدق، مجلس شورای ملی عنوان «شهید راه وطن» را برای کشتهشدگان تصویب کرد و برای آنها در گورستان ابن بابویهٔ تهران محوطهٔ ویژه را در نظر گرفت که هماکنون در این محوطه ۲۵ آرامگاه وجود دارد.
تجربه قیام 30 تیر که تجلی همبستگی ملی و پیروزی اندیشه مردمسالاری بر استبداد و استعمار بود با روی کار آمدن دولت ملی دکتر محمد مصدق در هشتم اردیبهشت 1330 عملا دو نهاد قدرت در ایران تشکیل شد؛ چراکه مصدق که از رجال سیاسی خوشنام آن زمان بود که دارای استقلال رای و سلامت نفس بود و به هیچ عنوان از دربار و سازمانها و دول خارجی نیز تبعیت نمیکرد. دو اركان قدرت اصلی آن مقطع عبارت بودند از دولت قانونی دکتر محمد مصدق و دیگری دربار با اتکا به نیروی نظامی.
بنابراین مصدق به خوبی میدانست تا پست وزارت جنگ را به عهده نگيرد ارتش و فرماندهان نظامی به فرامین دولت وقعی نمینهادند و مستقیما از شاه دستور میگرفتند، به همین دليل مصدق قادر به برخورد با تنشهای سیاسی نبود.
پس از افتتاح مجلس هفدهم، 52 نماینده از 62 نماینده در جلسه 15 تیر ماه 1331 به نخستوزیری دکتر مصدق ابراز تمایل پيدا کردند اما در روز بعد مجلس سنا اظهار نظر خود را منوط به ارايه برنامههای دولت و ملاحظه و بررسی آن برنامهها موکول کرد. لازم به توضیح است به موجب اصل 43 قانون اساسی مشروطه تعداد نمایندگان مجلس سنا 60 نفر بوده که 30 نفر از طرف مردم و نیمی دیگر از سوی شاه انتخاب میشدند که گروه نخست سناتورهای انتخابی و دسته دوم به سناتورهای انتصابی معروف بودند.
انتخابات مجلس سنا در هر دوره قانونگذاری همزمان با انتخابات مجلس شورای ملی شروع و اخذ رای در یک روز انجام میشد. سناتورها باید شرایط خاصی را برای عضویت در مجلس سنا داشته باشند (این اشخاص از بین نخستوزیران، وزرا، معاونین، استانداران، امرای بازنشسته ارتش و... و نمایندگانی که حداقل سه دوره نمایندگی مجلس شورا را داشتند انتخاب میشدند) درحقیقت مجلس سنا اهرم شبهقانونی شاه در مقابل خواست ملت بوده است.
در این بین تنها 14 سناتور به نخستوزیری دکتر محمد مصدق ابزار تمایل کردند. سرانجام مصدق در 25 تیر پس ازشکست مذاکرات سه ساعتهاش با شاه پیرامون در اختیارگرفتن پست وزارت دفاع، ناگهان استعفا داد و به خانه رفت و شاه به سرعت قوامالسلطنه را روی کار آورد. وی در نخستين روز زمامداری با صدور اعلامیهای گفت: «... وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال کنند یا نظم عمومی را بر هم زنند. چنین کسانی را به حکم خشک و بیشفقت قانون قرین تیرهروزی میسازم... کشتیبان را سیاستی دیگر آمد.»
پیامها، اعتراضات و اعتصابات آغاز شد، ملتی که با خرید اوراق قرضه ملی از مال خود گذشته بودند حاضر بودند تا جان خویش را نیز برای بقای جنبش و پیروزی آن فدا کنند. روز 30 تیر روز اعتصاب ملی اعلام شد. در تهران، کرمانشاه، اصفهان، آبادان و... در این روز عده زیادی شهيد و زخمی شدند. در پی این واقعه احمد قوام مجبور به استعفا شد و مصدق روز ۳۱ تیر به قدرت بازگشت. مصدق دوره دوم نخستوزیری خویش را به اتکا به قیام مردم و قدرت بیشتری آغاز کرد.