شش صد و شصت و شش روز با مصدق

نویسنده: محمود تربتی سنجابی
ناشر: گلریز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 270
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

مصور

کتاب حاضر، حاصل چندین گفت‌وگوی طولانی و پرسش‌ها و پاسخ‌های متعدد و تقریر خاطرات و بررسی یادداشت‌های روزانة مصدق است. در فصل اول شرح‌حالی از مصدق، دوران خدمت در نخست‌وزیری و باورهای سیاسی و تمایل به حزب نوپای توده و حوادث بعد از شهریور 1320 و شخصیت و منش نخست‌وزیران آن دوران اشاره شده است.

فصل دوم مربوط به ایامی است که مصدق کنار مظفر فیروز معاون قوام‌السلطنه و سفیر ایران در شوروی قرار داشته است. در فصل سوم نیز مؤلف شرح می‌دهد چه شد که کنار مصدق جای گرفت و مصدق را از نظر شخصیت، حالات و نقاط ضعف، قوت و رفتار و منش ارزیابی می‌کند و نقش مشاوران مصدق را که به‌عوض اینکه سیاست را هنر ممکنات بدانند و انعطاف و دوراندیشی داشته باشند، از شعار همه‌چیز یا هیچ‌چیز پیروی می‌کنند را بررسی می‌کند....

گفت‌وگو با آقای نصرت الله خازنی ؛ رئیس دفتر نخست وزیری حکومت ملی دکتر مصدق

‫سوال: پایان سال مالی سرنوشت حساب اعتبار محرمانه چه شد؟
‫نصرت الله خازنی: به خزانه بر می گرداندند.
‫سوال: شما برای اداره دفتر تنخواهی در اختیار داشتید؟
‫نصرت الله خازنی: تنخواه در دست من نبود. مصدق یک پیشکاری داشت به نام شرافتیان که درآمد موقوفات بیمارستان نجمیه را او اداره می کرد. ضمنا" مخارج خانه و این ها را او می داد، ما هیچ مالی در اختیار نداشتیم.

‫سوال: زندگی مصدق چقدر ساده بود؟
‫نصرت الله خازنی: عرض کنم روزی که منزل غارت شد، تمام اثاثیه منزل دکتر مصدق سی هزار تومان نمی ارزید ؟ فرش های خیلی معمولی داشت که در آن تاریخ حدود ۱۵۰۰ تومان نمی ارزید، فرشی هم در اتاق هیئت دولت بود که اتاق پذیرایی آقای دکتر مصدق هم بود که خیلی معمولی بود. حتی اتاق ملک اسماعیلی که معاون پارلمانی بود، فرش نداشت. زندگی او واقعا" ساده بود.

مبل های او عبارت بود از چوب های معمولی که همیشه دیده اید، فقط دوتا دستگیره داشت، دوتا هم تشک داشت که باز می کردند و می نشستند و سر جایش می گذاشتند. نه خیال کنید ساخت هانس بود، ابدا" منزل آقای دکتر مصدق، چه اندرون و چه بیرون ساده ترین خانه ها بود. یک دانه آنتیک که قیمت حسابی داشته باشد، اصلا" نبود .خیلی ساده زندگی می کرد....