دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

سرزمین ممنوع

سرزمین ممنوع

نویسنده: اسماعیل نوری علاء
ناشر: ققنوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 91
اندازه کتاب: 
رقعی سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 1 

کمیاب - کیفیت : نو ؛ عطف کتاب ساییدگی مختصری دارد

 

مروری بر کتاب  

مجموعه اشعار 1357 - 1352

دکتر اسماعيل نوری علا (پيام) در بيست و سوم بهمن ماه 1321 در تهران به دنيا آمد. در 1340 از رشته رياضی دبيرستان مروی فارغ التحصيل شد، در همان سال در رشته زبان و ادبيات انگليسی دانشکده ادبيات تهران پذيرفته شد، در سال 1343، پس از اخذ مدرک ليسانس، تحصيل در دانشسراي عالی را نيز به پايان رساند. در سال 1347 دوره فوق ليسانس رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران را گذراند و در سال 1361 از دانشگاه لندن در رشته جامعه شناسی سياسی فارغ التحصيل شد.او از 15 سالگی کار در مطبوعات را با همکاری با صفحه کودکان مجله آسيای جوان آغاز کرد و نخستين ترجمه هايش درباره مسائل مربوط به سينما را از 1337 در مطبوعات سينمایی به چاپ رساند.

پس از سال ها تمرين در قالب غزل و قصيده، نخستين شعرهای نوی او از سال 1341 در مطبوعات ايران به چاپ رسيد و از سال 1344 به جمع منتقدان شعر نوی فارسی پيوست. از او تاکنون 9 مجموعه ی شعر منتشر شده است. او در سال 1348 کتاب مفصل خود درباره ی تاريخ و مقولات شعر نو را با نام «صور و اسباب» منتشر کرد. در سال 1374 نيز کتاب مفصل ديگر او به نام «تئوری شعر: از موج نو تا شعر عشق» در لندن به چاپ رسيد که اکنون در سايت او در دسترس عموم گذاشته شده است.از سال 1342 دست به ترجمه کتاب های متعددی در زمينه ی نقاشی، معماری و سينمای مدرن زد و از سال 1344 به نوشتن نقد فيلم پرداخت.

از سال 1347 در فستيوال های متعدد سينمایی به عنوان عضو هيئت داوران شرکت داشت و در سال 1349 نخستين فيلم سينمایی خود را با نام «مردان سحر» نوشت و کارگردانی کرد. سال بعد دومين فيلم او به نام «مطرب» ساخته شد. در سال 1356 نيز دست به توليد 8 فيلم مستند درباره هنرهای ايران زد که به زبان انگليسی و برای پخش در تلويزيون های اروپا و امريکا تهيه شده بودند.

در سال 1342 يکی از موسسان «انتشارات طرفه» بود و در سال 1343 نشريه ادبی ـ فرهنگی آن را سردبيری کرد و در همان سال به عنوان منتقد شعر و سينما در مجله «بامشاد» به کار پرداخت. در سال 1344 به عنوان معاون سردبير مجله «نگين» در انتشار آن نشريه همکاری کرد و در همان سال مجله ای ويژه شعر مدرن ايران با نام «جزوه شعر» را منتشر ساخت که جريان «موج نوی شعر ايران» از آن برخاسته است.

او در سال 1345 مسئول صفحات فرهنگی مجله «خوشه» شد و اين صفحات را با نام «هوای تازه» اداره کرد. از سال 1346 به عنوان يکی از مسئولان صفحات شعر مجله «فردوسی» انتخاب شد و فعاليت های خود را در آن نشريه متمرکز ساخت. در سال 1347 يکی از 9 نفر موسسين «کانون نويسندگان ايران» و منشی تمام دوران نخست فعاليت اين کانون بود. اما پس از انقلاب در اعتراض به سياست های هيئت دبيران کانون که منجر به اخراج برخی از اعضاء موسس کانون شد از آن استعفاء داد...

دستانم در تو گره می‌ خورد
دستانت در من می‌ کاود
و در این تکاپوست
که به هم بافته می‌ شویم
آن‌ سان که چون صدایم می‌ کنند تو سر بر می‌ داری

***
سلام همشهری
در اين تهاجم شبگير
که بر زمين نفرت و خون حاکم است
شنیده ام که باغ خواب تو را عطر صبح پر کرده
و مردم شکستهء رؤيایت
برای آن سوی ديوار
نامه فرستاده اند!
به من بگو که جواب ات را
چگونه از جريان نسیم می گیری؟

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات