دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

بحرین ؛ حقوق هزار و هفتصد ساله ایران

بحرین ؛ حقوق هزار و هفتصد ساله ایران
درحال حاضر موجود نمی باشد

بحرین ؛ حقوق هزار و هفتصد ساله ایران

نویسنده: سعید نفیسی
ناشر: طهوری
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 68
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1333 - دوره چاپ: 1 

کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ نوشته تقدیمی دارد

 
مروری بر کتاب  

جدا شدن بحرین از ایران در روز ۲۲ مرداد ۱۳۵۰ با فشار انگلیس صورت‌پذیرفت و در ۲۵ آذر همان سال نیز، با عضویت در سازمان ملل متحد بحرین به عنوان یکصد و بیست و نهمین کشور عضو سازمان ملل متحد شناخته شد. نظرسنجی استقلال بحرین به جای همه‌پرسی در فروردین ۱۳۴۹ با توافق دولت ایران و بریتانیا به توسط نمایندهٔ دبیرکل سازمان ملل متحد در بحرین برگزار شد. گزارش نماینده که در آن ادعا شده‌بود قریب به همهٔ مردم بحرین خواستار استقلال اند به تصویب شورای امنیت رسید و ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ بحرین در بیانیه‌ای رسمی استقلال خود را اعلام کرد. نمایندهٔ دبیرکل که از ایران و انگلیس اختیار تمام گرفته‌بود از برخی قشرهای بحرین نظرخواهی کرد که خواهان کدام‌یک اند: پیوستن به ایران، تحت حمایت بریتانیا بودن، استقلال.

بحرین که از دیرباز و پیش از اسلام بخشی از ایران به شمار می‌رفته‌بود، از سال ۱۱۶۰ از سلطهٔ ایران خارج شده به تصرف آل‌خلیفه درآمده‌بود و از حدود ۱۲۷۰ به اشغال کامل بریتانیا.

تا پیش از کودتای ۱۲۹۹ ایران ۱۱ بار در صدد بازگرداندن بحرین برآمد که به دلیل مخالفت دولت انگلیس ناکام ماند. از آن پس نیز تا سال ۱۳۴۶ هرگز از ادعای حق حاکمیت خود بر بحرین چشم نپوشید. همزمان که بریتانیا اقدام‌های متفاوتی برای افزایش نفوذ خود در جزیره می‌کرد، ایران با اعتراض‌های رسمی و غیررسمی و گاه با اقدام‌های عملی و نامه‌نگاری پاسخ می‌گفت. ایران حتی به سازمان‌های بین‌المللی نیز شکایت کرده‌بود که براثر اشغال ایران در جنگ جهانی دوم به جایی نرسید. همزمان حکومت آل‌خلیفه با وارد کردن نیروهای عرب سنی به بحرین می‌کوشید تا ترکیب جمعیتی را تغییر دهد.
در زمان محمدرضا شاه دوبار ماجرای بحرین جدی شد: یک بار سر ملی شدن صنعت نفت، یک بار هم در سال ۱۳۳۶ که به تصویب مجلس شورای ملی بحرین استان چهاردهم اعلام شد و در مجلس کرسی خالی برایش در نظر گرفتند، تا حدی در سال ۱۳۴۰ نقشه‌ای برای آزادسازی شبه‌نظامی بحرین در رده‌های پایین‌تر حکومتی مطرح بود که هرگز اجرا نگشت.

پس از زمستان ۱۳۴۶ که بریتانیا اعلام کرد تصمیم دارد تا سال ۱۳۵۰ از شرق سوئز نیروهایش را خارج کند در صدد برآمد که با تشکیل کشور امارات متصالحه که بحرین هم جزو آن بود جلو بازگشتنش به ایران را بگیرد. در نهایت انگلیسی‌ها با مذاکره‌های پشت‌پرده با شاه موفق شدند او را عقب بنشانند و در ۱۳۴۷ ناگهان نخستین بار در تاریخ کشور شاه اعلام کرد که حاضر است از حاکمیت بحرین چشم‌پوشی کند. سرانجام با هماهنگی ایران و انگلیس کار به دبیرکل سازمان ملل واگذار شد و نمایندهٔ سیاسی وی به جای همه‌پرسی تنها با یک نظرسنجی سه‌گزینه‌ای از چند قشر مردم بحرین در گزارش خود ادعا کرد که تقریباً همهٔ مردم بحرین خواهان استقلال از کشور ایران و تحت‌الحمایگی انگلیس اند. برخی تاریخ‌نگاران این نظرسنجی را محدود به قشرهای نزدیک به حکومت بحرین و بریتانیا خوانده‌اند...

به گواه سندهای تاریخی جزیرهٔ بحرین از دیرباز و پیش از اسلام جزو خاک ایران به شمار می‌فته‌است. همچنین در حملهٔ عمر بن خطاب به پارس این جزیره از جمله منطقه‌هایی بود که در اوایل از پارس تصرف شد.
پس ار ورود استعمارگران پرتغالی به خلیج فارس، آنان در این جزیره قلعه‌ای ایجاد کردند ولی بنی‌جبر که ملوک هرمز ایشان را به سرپرستی بحرین گماشته‌بودند سر از پیروی آنان برداشتند تا بعد که ملوک هرمز بدانجا لشکرکشی کردند. از ۹۲۸ تا ۱۰۱۰ ه. ق که حکومت بحرین در اختیار خاندان فالی از شیعیان فارس بود، پرتغال و عثمانی کوشیدند تا نفوذ خود را در آنجا افزایش دهند. از ۱۰۱۰ تا ۱۱۳۶ ه. ق بحرین را صفویان اداره می‌کردند تا اینکه پس از سقوط اصفهان تا آمدن نادرشاه حکومت به دست عربان محلی افتاد. در سال ۱۱۴۸ ه. ق بحرین به سلطهٔ افشاریان درآمد.

در ۱۱۶۰ یا ۶۱ شیخ احمد بن خلیفه از قبیلهٔ «بنی‌عتبه»، که از نجد در مرکز عربستان به کویت مهاجرت کرده‌بود، به بحرین حمله کرد و با شکست سربازان ایرانی بر آن حاکم شد. از آن پس با حمایت همه‌جانبهٔ سیاسی و استعماری انگلیس بحرین زیر سلطهٔ آل‌خلیفه درآمده‌است.
بحرین هیچگاه تحت سلطه هیچ دولتی منطقه‌ای به غیر از ایران نبود، بجز یک دورهٔ کوتاه که استعمار پرتغال مدعی بحرین بود. مردم آنجا و حکام محلی همواره خود را تابع فارس می‌نامیدند و در دعاوی نیز به حکام فارس تظلم و دادخواهی می‌کردند. طبق قرارداد مجمل و مفصل انگلستان حاکمیت ایران بر تمام خلیج فارس را به رسمیت شناخت. دولت عثمانی که رقیب ایران بود نیز تنها بر مکه و مدینه تسلط داشت و همواره شمال عربستان را جزو مملکت فارس به رسمیت می‌شناخت؛ نفشهٔ رسمی دولت عثمانی گواه این موضوع است. البته از سال ۱۸۲۰میلادی و قدرت‌گیری استعمار انگلیس در منطقه اوضاع تغییر کرد....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات