آگهی

آگهی

نویسنده: ناتالیا گینزبورگ
مترجم: هوشنگ حسامی
ناشر: افکار - تجربه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 57
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

نمایشنامه ای در سه پرده که ماجرای زنی بنام ترزا ست. داستان در پرده اول از جائی آغاز میشود که ترزا سه آگهی برای فروش ویلا و یک کمد و همچنین اجاره یکی از اتاق هایش در روزنامه داده است. النا دختر دانشجوئی که در منزل پر سر و صدای عموی خود زندگی میکند به عنوان اجاره کننده اتاق وارد میشود و در همان پرده اول ترزا داستان زندگی خود را برای او تعریف می کند. ترزا دختر روستا زاده ای ست که از زیبایی هم بهره هایی دارد و برای رسیدن به آرزوهایش روانه شهر میشود و به عنوان سیاهی لشگر در فیلم مشغول به کار میشود

صحنه : زنگ در به صدا می آید. ترزا در را باز می کند. النا وارد می شود.
ترزا : عصر به خیر.
النا : عصربه خیر. من امروز صبح تلفن کردم. برای آگهی روزنامه اومده م. اسمم النا تزئی ئه.
ترزا : کدوم یکی از آگهی ها؟ من سه تا آگهی داده م.
النا : آگهی مربوط به اتاق.

ترزا : آه بله ، اتاق. دنبال اتاق می گردید؟ خب ، اتاق روبه تون نشون می دم. رو به غربه. بعدازظهر آفتاب گیره. مشرف به کلیسای سان پیتروئه. چند دقیقه ئی بفرمایید بنشینید. یه فنجون قهوه بیارم براتون؟
النا : نه ، متشکرم.

ترزا : این آپارتمان پنج تا اتاق داره و واقعاً برای من بزرگه ؛ اما دلم نمی خواد از این جا برم : تحمل اسباب کشی رو ندارم ... همیشه غم انگیزه به نظر من. بنابراین می خوام یه اتاقش رو به یه دختر دانشجو اجاره بدم ، در مقابل انجام یک مشت کارهای سبک خانه و این جو چیزها. من کار خونه حالم رو به هم می زنه. شما چی؟
النا : نه ، از بعضی کارهای خونه لذت هم می برم.