دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

پدرم ستارخان

پدرم ستارخان

نویسنده: سلطان سطاری
به کوشش : نادعلی همدانی
ناشر: اشرفی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 113
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ : 3

کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو

 

مروری بر کتاب 

آنچه در اين كتاب درباره دوران كودكي و جواني ستارخان مي‌خوانيد، در هيچ كتاب و تاريخي نيامده است و شما براي اولين بار است كه با واقعيت‌هاي زندگي اين دلاور بزرگ ايران آشنا مي‌شويد... نام ستارخان با انقلاب مشروطيت ايران چنان تلفيق شده كه ممكن نيست يكي از اين دو را به خاطر آورد بدون اينكه ديگري تداعي شود. اين كتاب در واقع شرح زندگي ستارخان است از روزيكه پا به عرصه وجود مي نهد تا لحظه ايكه در بزرگترين مبارزه ملت خود نقش سرداري و رهبري به عهده مي گيرد...

ستار قره داغی سومین پسر حاج حسن قره داغی در سال ۱۸۶۶ میلادی در روستای بیشک ورزقان در آذربایجان به دنیا آمد.
وی درخشان ترين ستاره انقلاب مشروطه و بزرگ ترين قهرمان ملي ايران است. سرنگوني پرچم هاي سفيد در تبريز- كه پس از بمباران مجلس تهران و برچيده شدن بساط مشروطه در كل ايران، برفراز بام ها به علامت تسليم افراشته شده بود از جمله شاهكارهاي تاريخي اين مرد بزرگ بحساب مي آيد.

در بین مردانی که برای دفاع از مشروطیت و حقوق ملت دست به شمشیر برده و آنرا پس از استبداد صغیر دو مرتبه بازگردانیدند، ستارخان سردار ملی مقام اول را دارد؛ بحق او قهرمان مشروطیت ایران است.ستارخان پیش از انقلاب مشروطیت از لوطیان تبریز بود. لوطیان ایران از قدیم الایام طبقه خاصی را تشکیل میدادند و از حقوق مردم و ضعفا در برابر زورمندان حمایت می کردند و با حکومت و مأمورین دولت همیشه مخالفت می نمودند.

او در مدت یازده ماه استبداد صغیر رهبری مجاهدین تبریز را بر عهده داشت و مقاومت شدید و طاقت فرسای اهالی تبریز در مقابل  چهل هزار نفر قشون دولتی، با راهنمایی و رهبری او انجام گرفت، به طوری که شهرت او به خارج از مرزهای کشور رسید پس از ماهها محاصره تبریز قوای روسیه با موافقت دولت انگلستان و محمدعلی شاه، از مرز گذشتند به سوی تبریز حرکت کردند و راه جلفا را باز کرد.

ستارخان و دیگران مجاهدین تبریز که به شدت از روسها متنفر بودند، برای رفع بهانهٔ تجاوز روسها تلگرافی به این مضمون به محمدعلی شاه فرستادند:
    شاه به جای پدر و توده به جای فرزندان است. اگر رنجشی میان پدر و فرزندان رخ دهد نباید همسایگان پا به میان گزارند. ما هرچه می خواستیم از آن در می گذریم و شهر را به اعلی حضرت می سپاریم. هر رفتاری که با ما می خواهند بکنند و اعلی حضرت بیدرنگ دستور دهند که راه خواربار باز شود و جایی برای گذشتن سپاهیان روس به ایران باز نماند.
. محمدعلی شاه پس از دریافت این تلگراف به نیروهای دولتی دستور ترک محاصره داد اما روسها به پیشروی ادامه دادند و وارد تبریز شدند ستارخان حاضر به اطاعت از دولت روس نشد سرانجام  به ناچار با همراهانش به کنسول خانه عثمانی در تبریز پناهنده شد.

ستارخان به کنسول روس (پاختیانوف) که می خواست پرچم روس را خود به سر در خانه ستارخان زند و او را در حمایت دولت روس قرار دهد گفت: «جناب کنسول! من می خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق امیرالمؤمنین باشد شما می خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد»

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات