نظریه های اقتصادی در قرن بیستم ؛ تعادل و عدم تعادل اقتصادی

نظریه های اقتصادی در قرن بیستم

نویسنده: منوچهر زن‍دی‌ ح‍ق‍ی‍ق‍ی
ناشر: پیام
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 340
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 4

کمیاب - کیفیت : درحد نو  _ نو

مروری بر کتاب

جلد اول :  تعادل و عدم تعادل اقتصادی

تعادل اقتصادی یکی از اصطلاحات اقتصادی به معنای عرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی است که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی می‌کند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف‌کنندگان و مقدار تولید از طرف عرضه‌کنندگان اثر می‌گذارد. در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل می‌رسد. سایر عوامل مؤثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه می‌شوند.تبیین تعادل از مسائل مهم اقتصادی است.

در سطح تعادل، عرضه کل و تقاضای کل برابر می‌شوند و در سطح این برابری، عناصر تولید به‌کار گرفته می‌شوند و سطح اشتغال معین و مشخص می‌شود. به این ترتیب، تعادل اقتصادی در سطوح مختلف نشان‌گر به‌کار رفتن ابعاد مختلف سرمایه و نیروی کار مورد استفاده در جامعه است.

مجموع فعالیت‌هایی که توسط واحدهای مختلف اقتصادی برای نیل به تعادل صورت می‌گیرد، نمای تعادل کل اقتصاد را مشخص می‌کنند. ولی کل اقتصاد وقتی در حالت تعادل قرار می‌گیرد که همه اجزای آن در حالت تعادل باشند؛ زیرا اگر واحدی در حالت عدم‌تعادل قرار گیرد، تغییرات وضعی آن موجب عدم‌تعادل سایر واحدها می‌شود که نتیجه آن تغییر موقعیت تعادلی کل اقتصاد است.تعادل اقتصادی، در علم اقتصاد به‌نوعی همبستگی و هم‌طرازی بین عوامل مختلف اقتصادی تعبیر می‌شود.

واژه تعادل از قدیم در علوم مختلف به‌کار می‌رفته و اغلب در تجزیه و تحلیل فلاسفه یونان و سپس در بررسی‌های دانشمندان اسلامی استفاده شده است؛ ولی پس از گذشت دنیای باستان و قرون وسطی، نظریه تعادل به وجه خاصی در نظریه‌های دانشمندان اقتصادی مطرح شد.