دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

لبخند باشکوه آقای گیل

لبخند باشکوه آقای گیل

نویسنده: اکبر رادی
ناشر: کتاب زمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 165
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1352 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو ؛ جلد پشتی کتاب لک مختصری دارد


مروری بر کتاب

 من یه گیلم من غرور خودمو به این مفتی مچاله نمیکنم... یه بار غرور من شکست میدونی کی؟نبودی روزی که فرش ها رو لوله کرده بودن و مجسمه ها رو می آوردن پایین.وقتی سمسار اومد و با چند تا عمله میخواست کاشی ها و بودن زیر درخت شاه بلوط و غریبانه من توی مه نگاه میکردم و دلم از حال رفت و نشستم....

در نمایش‌نامه حاضر «علیقلی خان»، سهامدار چند کارخانة ولایتی است که 70 سال سن داشته و در آستانه مرگ است. فرزندان او برای به دست آوردن ارثیة پدر، تلاش و تقلا می‌کنند، به جز جمشید که 35 سال داشته و دارای دکترای فلسفه است و هیچ شغلی ندارد. او سال‌ها در خارج از کشور بوده و اکنون از بازگشت خود به ایران پشیمان است.

علیقلی‌خان در وصیت‌نامه‌اش روستای گیلده را به نفع زارعان منطقه وقف می‌کند تا در سه گوشة آرامگاه او یک مسجد، یک دبستان و یک درمانگاه بسازند و به نام جمشید ثبت کنند. وقف روستا به نفع زارعان حسادت فروغ‌الزمان، خواهر جمشید، را برمی‌انگیزد، زیرا به زعم او این حق دخترش سورناست که روستا وقف او باشد نه زارعان بی‌‌سروپا. در این نمایش‌نامه، مسالة دعوا بر سر ارثیه به تصویر کشیده شده است.

این نمایشنامه درسال‌های اول پس از اصلاحات ارضی ایران در دوران پهلوی دوم درخانواده‌ای از طبقه ملاک گیلان به نام گیل می‌گذرد. پدرخانواده علیقلی خان حدودا ۷۰ سال سن دارد. علیقلی خان به شدت بیمار است و همه فکر می‌کنند به زودی قرار است بمیرد. همسر او گیلانتاج هم دچار یک بیماری روانی است. آنها شش فرزند دارند. تمام فرزندان خانواده تحت تاثیر فروغ الزمان، دختر بزرگ خانواده هستند، او دکتر روان‌شناس و مدرس دانشگاه است. فرزندان تلاش دارند مادرشان را در آسایشگاه بستری کنند و اموال پدرشان را بین خودشان تقسیم کنند.

فروغ الزمان، اختلافات فکری شدیدی با برادرش جمشید دارد. جمشید دکترای فلسفه دارد. فروغ‌الزمان می‌خواهد با تحقیر جمشید زمین سهم الارثش را از او بگیرد و چون جمشید خود را حامی طبقه محروم معرفی می کند و ممکن است زمین را بین محرومین وقف کند. این رفتار فروغ الزمان، جمشید را تا مرز خودکشی پیش می برد اما چنین جرأتی ندارد. برخلاف جمشید، داوود که صاحب صندوقچه هویت خاندان شده به خدمتکارشان، طوطی، که تا چند روز پیش گزینه همسری آقای گیل بود تجاوز کرده وسپس با جنون شدید خود را می‌کشد.

رادی دراین نمایشنامه اوضاع تاریخ معاصرجامعه ایرانی را واکاوی می‌کند. دگرگونی ساختار جامعه و وارونگی نقش‌ها و روابط ناشی از آن را در قالب درامی خانوادگی به نمایش می‌گذارد و نتایج و عوارض منتج از این نابسامانی را گوشزد می‌کند. در خلال گفتگوهای گاه طولانیِ شخصیت‌ها، با مکاتب فلسفی _ سیاسی برخورد می‌کنیم؛ رادی به عمد مخاطب را به دنیای فلسفه و جهان اندیشه دعوت می‌کند؛ و به یادمان می‌آورد که امروز جامعه ایرانی در حال گذار از سنت به مدرنیته بوده و به لحاظ فکر و اندیشه، دیگر پدرسالاری‌های پیشین را نمی‌پذیرد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات