دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

زندگی بدون تزویر، راهی به سوی بالا

زندگی بدون تزویر، راهی به سوی بالا
درحال حاضر موجود نمی باشد

زندگی بدون تزویر

نویسنده: الکساندر سولژنیتسین
مترجم:روشن وزیری

ناشر: فرزان روز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 210
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

راهی به سوی بالا

الكساندر سولژنيتسين در سخنراني پر مخاطب و چالش برانگيز خود (سال1987) در دانشگاه هاروارد آمريكا كه در جمع پانزده هزار دانشجوي علاقمند انجام شد، ياد آوري مي كند كه معنويت و دين، گمشده انسان امروز است. اكنون مسئوليت انسان در برابر خداوند و جامعه، روز به روز كم رنگ تر و تاريك تر شده و تمامي دستاورد هاي با شكوه انسان در قلمرو دانش و تكنيك از جمله تسخير فضا، نمي تواند انسان را از فقر اخلاقي كه گريبانش را گرفته، آزاد كند.  هيچ كس نمي توانست چنين روزگاري را پيش بيني كند... معنويت ستيزي و دين گريزي مصيبت انسان امروز است. ما بيش از حد به سياست و حتي اصلاحات اجتماعي دلبسته ايم، اما زندگي معنوي را از ياد برده ايم....

نه فقط به اخراج من از اتحادیه نویسندگان، که می‌توانید برای مرگ من هم رای بدهید. شما امروز در اکثریت هستید؛ ولی یادتان باشد که امروز در تاریخ ادبیات ثبت خواهد شد. برای همیشه نمی‌توان جنایت‌های استالین را ناگفته گذاشت؛ زیرا این جنایت‌ها ضد میلیون‌ها انسان بوده است. تظاهر به اینکه چنین فجایعی رخ نداده، پایمال‌کردن زندگی میلیون‌ها انسان دیگر است».

نامه سرگشاده‌ای هم به رئیس اتحادیه نویسندگان نوشت و به شرایط حاکم بر این مجموعه - و کل آن کشور - انتقاد کرد. «زمانش رسیده که به یاد بیاوریم قبل از هرچیز به جامعه انسانی تعلق داریم؛ جامعه‌ای که با زبان و اندیشه، خودش را از دنیای وحوش متمایز کرده است. انسان‌ها باید آزاد باشند و اگر زیر ظلم و اختناق قرار بگیرند، بار دیگر به خوی حیوانی برمی‌گردند. آزادی راستین و بی‌قید سخن، اولین شرط تندرستی هر جامعه است... آن‌کس که آزادی بیان را در کشور محدود می‌کند، نمی‌خواهد که وطن از بیماری نجات یابد، که می‌کوشد بیماری‌ها بیشتر و طولانی‌تر در تن جامعه باقی بماند و آن را از درون تباه کند». سولژنیتسین چندی بعد تبعید و سپس از شوروی اخراج شد.

تا زمانی که در روسیه مقیم بود، برای آزادی بیان مبارزه کرد؛ اما پس از اخراج از کشورش و در دوره زندگی در آمریکا، واقعیت دیگری را هم کشف کرد. اینکه آزادی - در مفهوم غربی‌اش که گاهی خودش را در مادی‌گرایی افراطی و طرد معنویت دینی و بی‌بندوباری اخلاقی نشان می‌دهد - نیز می‌تواند به اندازه محدودیت، البته به شکلی متفاوت جوامع را از ارزش‌های انسانی تهی کند. این نگاه سولژنیتسین مورد پسند میزبانان آمریکایی‌اش نبود و آنان از قزاق جسوری که آزادی غرایز و تسلیم به نفسانیت را «سلطه از پایین» تعبیر می‌کرد و آن را به اندازه سلطه از بالا (یعنی دیکتاتوری و استبداد) مضر می‌دید، خشمگین شدند. سولژنیتسین بعد از فروپاشی شوروی به کشورش برگشت؛ سال‌های پایانی عمرش را در روسیه زندگی کرد و از احترامی که لایقش بود، برخوردار شد. تابستان 2008 در چنین روزی قلبش از کار افتاد و از دنیا رفت. او در مسکو به خاک سپرده شد.

روزهای آفتابی ماه اوت سال ۱۹۶۲ در دماغه‌ی پیشوندی واقع در کرانه دریای سیاه سپری می‌شد. نیکیتا خروشچف نخست‌وزیر و دبیر اسبق کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروری، در کاخ ییلاقی خویش، متن تحریر شده‌ی کتابی را از نظر می‌گذارند. این، متن کتاب «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» نوشته‌ی الکساندر ایوانویچ سولژنیتسین بود. نویسنده پس از رهایی از زندان و اردوگاه‌های کار اجباری و تبعید، فرصت یافته بود تا وقایع یک روز از زندگی خویش را به صورت کتابی درآورد.

آناستاس ایوانویچ مکیویان، عضو دفتر سیاسی کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی نیز، آن روزها در شبه‌جزیره کریمه و کرانه‌های دریای سیاه سرگرم استراحت بود. نیکیتا خروشچف به هنگام ملاقات با میکویان، کتاب «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» را ستود و به وی توصیه کرد، آنرا بخواند. میکویان نیز پس از مطالعه، نظر موافق خویش را با نوشته‌های کتاب اعلام داشت. 

بی‌گمان بازداشت من، از آسانترین و عادیترین بازداشتها بود. این بازداشت، نه مرا از آغوش نزدیکانم بیرون کشید و نه از زندگی شیرین و دلچسب خانوادگی جدا کرد. در یکی از ماه‌های کوتاه، زودگذر و ناپایدار اروپا ـ ماه فوریه ـ در سرزمینهای دماغه‌ی پیش‌رفته‌ی کرانه‌ی دریای بالتیک، در جایی که نمی‌دانستم آلمانها به محاصره‌ی ما افتاده‌اند و یا ما به محاصره آنان در‌آمده‌ایم، بازداشت، مرا از چنین شرب‌الیهودی بیرون کشید و سبب شد آتشبار توپخانه‌ای را که با گذشت زمان بدان خود و انس گرفته بودم، از کف بدهم و از دیدار آخرین روزهای جنگ که بیش از سه ماه به درازا نکشید، محروم مانم...


فهرست

صلح و زور 
بی تزویر زندگی کن 
نامه به رهبران شوروی 
سخنرانی دانشگاه هاروارد آمريكا
خطر مرگبار 
پشیمانی و خویشتن داری 
آزادی نفس کشیدن

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات