دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

1999 پیروزی بدون جنگ

1999 پیروزی بدون جنگ

نویسنده: ریچارد نیکسون
مترجم: فریدون دولتشاهی
ناشر: اطلاعات
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 370
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 4

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ مهر دارد

 

مروری بر کتاب

 نویسنده سعى دارد به عنوان یک نظریه‌‏پرداز سیاسى جامعه سرمایه‌‏دارى آمریکا، خطوط کلى سیاست آمریکا را براى سالهای‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏آینده ترسیم کند، وى در این کتاب به بررسى مسائل سیاسى آفریقاى جنوبى، برقرارى صلح در خاورمیانه توسط آمریکا و خط‌ ‏مشى آمریکا در مورد منطقه خلیج‌‏فارس و مسائل مربوط به نفت، جنگ ایران و عراق و مسائل سیاسى و حکومتى داخل ایران پرداخته است.

نیکسون در فصل اول از کتاب خود به موضوع تقابل دو ابر قدرت غرب و شرق می‌پردازد و به صراحت اعلام می‌کند که علت اصلی تقابل و دشمنی آمریکا با شوروی مباحث اقتصادی و یا نظامی نیست کما اینکه کشورهایی چون ژاپن نیز دارای قدرت اقتصادی بسیار بزرگ می‌باشند ولی آمریکا هیچ‌گاه به آن‌ها به عنوان یک دشمن صریح و قطعی نگاه نمی‌کند.

این کتاب بدون مبالغه یکی از مهمترین کتاب های سیاسی چاپ شده در قرن بیستم است، شبه مانیفستی است برای سیاست خارجی امریکا در جهان. هر کس کتاب را می خواند در می یابد که امریکا بسیاری از چیزهایی که نیکسون گفته بود را اجرا کرده است، به خصوص درباره سیاست گذاری های واشنگتن در قبال جهان عرب. لازم به یادآوری است که عبدالحلیم ابو غزاله، کسی که کتاب را به عربی ترجمه کرده و به او تقدیم کرده است، به حق گفته که «بسیار مفید است برای کسانی که سیاستگذاران کشورشان هستند این کتاب را بخوانند.»

کتاب نیکسون حاوی نکاتی است که اکثر آنها تحقق یافته است. از جمله تاثیر شگرف اختراعات علمی قرن بیست و یکم و این که چگونه پیشرفت تکنولوژی تولید سوخت های صنعتی بر وابستگی به نفت فایق می آید، امروز می بینیم که نفت به پایین ترین نرخ خود رسیده است، و هوش مصنوعی به مقابله با هوش طبیعی برخواسته است، علاوه بر آن نیکسون در مقدمه کتابش یادآور می شود که دستاوردهای علمی قرن بیستم به شکل بی سابقه ای بالا خواهد بود، او این قرن را «قرن اختراعات علمی» می نامد.

در جهان سیاست، اسرائیل وارد گفت وگوهای صلح با اعراب شد، نیکسون می گفت به مصلحت اسرائیل است که برای صلح مذاکره کند در حالی که قدرتمند است، به جای این که قدرت های عرب وادار به مذاکره اش کنند. نیکسون رایحه تغییر در جهان سوم را به «طوفان» تشبیه می کند و می گوید: «ما نمی توانیم جلوی آن را بگیریم اما می توانیم کمک کنیم که جهتش تغییر کند.» گویی در این جا می خواهد به نوعی اعلام کند نقش مستقیم امریکا که از سال 1969 رو به کاهش گذاشت، محدود خواهد شد. او در ادامه استناد می کند که «ایالات متحده نباید در هیچ کدام از منازعات جهان سوم با استفاده از قدرت اسلحه علیه طرفداران جنگ های چریکی دخالت کند مگر ابرقدرت دیگری نیز آن را همراهی کند.» همچنین باید به کمک های نظامی و اقتصادی برای شکست شورشیان پایبند باشد.

اما بارزترین نکته ای که اشاره می کند، مربوط به «بنیادگرایان اسلامی» است، او می گوید دامنه تغییر به جهان اسلام نیز خواهد رسید، آنها تلاش خواهند کرد به هر وسیله ای شده به قدرت برسند، او در ادامه به شکل بی سابقه ای به نقش آنها در خاورمیانه اشاره می کند و دقیقا آن چه را امروز شاهدیم را توصیف می کند، اشاره می کند که چقدر قدرت فقر بالا است و می تواند سوختی برای آتش فتنه طایفه گری در منطقه ما باشد.

همچنین می گوید: «بزرگترین دشمن در جهان سوم بنیادگرایی اسلامی است.» دلیل آن را نیز تمایل شدید جنبش های اسلامی به استفاده از خشونت به جای تحرکات سیاسی می داند، او در این رابطه می گوید: «تمایل به بنیادگرایی اسلامی به دلیل این نیست که مکتب جدید قابل عرضه ای است بلکه به دلیل اعتراض به وضعیت موجود است.»

نیکسون در این کتاب می گوید، امریکا قدرتمندترین کشور دنیا بدون وجود دشمنی که نتواند بر آن چیره شود و غلبه یابد، نخواهد ماند، و دشمن جدید ایالات متحده را بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و کمونیسم «بنیادگرایی اسلامی» می داند، و پیشنهاد می دهد که همکاری ای میان امریکا و روسیه برای مبارزه با «بنیادگرایی اسلامی» به وجود آید، اما پیشنهاد می دهد که نباید با کشورها مقابله کرد بلکه باید برای تغییر آنها تلاش کرد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات