دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

دیوان تاج الشعرا

دیوان تاج الشعرا

نویسنده: محمد فرخی یزدی 
ناشر: مطبعه دولتی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 316
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1316 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو  _ نو ؛ با گالینگور صحافی شده

 

مروری بر کتاب 

چاپ سنگی 

 هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت 
آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت
در دفتر زمانه فتـد نامش از قلـم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت 

میرزا محمد فرخی یزدی ملقب به تاج الشعرا (۱۲۶۸ شمسی – ۲۵ مهر ۱۳۱۸ شمسی) شاعر و روزنامه‌نگار آزادی‌خواه و دموکرات صدر مشروطیت است. وی سردبیر روزنامهٔ طوفان بود. او همچنین نمایندهٔ مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود و در زندان قصر کشته شد. مدفن او ناشناخته است.

پس از گذراندن دوران کودکی به آموختن فارسی و مقدمات عربی پرداخت دوره تحصیل او در مدرسه تا حدود سن شانزده سالگی ادامه یافت . سپس به کارگری در نانوایی و پارچه بافی مشغول شد .در آغازین روز های مشروطیت و پیدایش حزب دموکرات در ایران فرخی از دموکراتهای جدی و در شمار آزادی خواهان شهر یزد قرار گرفت. دیوان شعر فرخی شامل بیش از چند هزار بیت است که در قالب‌های قصیده، غزل، قطعه، رباعی و ترجیع‌بند سروده شده‌است. از آن‌جا که بیشتر قصاید فرخی در دربار غزنویان سروده شده است، ستایشگری و وصف در آن بسیار زیاد است؛ هرچند در میان شعرهای فرخی اشعاری نیز هستند که نکات آموزنده اخلاقی دربردارند. فرخی در سال ۴۲۹ ه.ق در سنین جوانی در غزنه درگذشت. 
 

شب چو در بستم و مست از می‌نابش کردم  
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم 
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا  
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم 
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم 
 آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم 
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع  
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم 
غرق خون بود و نمی خفت ز حسرت فرهاد  
خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم 
دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشه دهر  
بر سر آتش جور تو کبابش کردم 
زندگی کردن من مردن تدریجی بود  
آنچه جان کند تنم‚ عمر حسابش کردم 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات