مفهوم بی‌خویشتنی – یا به تعبیر دیگران، از خود بیگانگی – به صورتی که معمولا با آن رو‌برو می‌شویم عنوانی است کلی برای بسیاری از دردهای فردی و اجتماعی انسان، اگر نگوییم برای همه این دردها، و به دلیل همین کلیت مفهومی است بسیار مبهم. اگر مشکل انسان به طور کلی از خود بیگانگی او باشد، حل این مشکل در گرو رفع از خود بیگانگی است؛ اما این که از خود بیگانگی چیست و چرا پیش آمده و چه کارهایی در زندگی عملی انسان به رفع آن منجر می‌شود، مستلزم شکافتن این مفهوم و تعبیر آن بر حسب مفاهیم عملی است. این کاری است که من کوشیده‌ام در این کتاب عبوس صورت دهم، و نتیجه کوشش، به گمان خودم، تعبیر منجزتری است از مفهوم از خود بیگانگی، زیر عنوان بی‌خویشتنی...

"درد بی خویشتنی" اثری فارغ از جریانات روزمره زندگی به شمار می رود؛ به گونه ای که کتاب را می توان در زمره آثار فلسفی جای داد زیرا موضوع این کتاب مربوط به فلسفه اروپایی است.

بنا بر آنچه دریابندری خود توضیح می‌دهد انگیزه او از نوشتن این کتاب ابهام مفهوم از خود بیگانگی است. به اعتقاد دریابندری «اگر مشکل انسان به طور کلی از خود بیگانگی او باشد» برای رفع این مشکل نخست باید مفهوم از خود بیگانگی را شکافت و به شناختی از «تعبیر آن بر حسب مفاهیم عملی» دست یافت. کوشش دریابندری در کتاب درد بی‌خویشتنی در جهت ارائه چنین شناختی است.

فهرست

دکارت و اسپینوزا
دانش تجربی
مردم‌شناسی روشن‌اندیشان
وضع طبیعی و جامعه مدنی
واکنش رمانتیک
آزادی از لحاظ کانت
روسو و روزگار تباه انسان
جهان ذهنی فیخته و سقوط روح شلینگ
نوشته‌های کلامی هگل
همانستی و دیگرستی
دستگاه هگلی
سفر جسمانی روح
منطق عینی
پدیده‌شناسی روح
خواجه و بنده
آگاهی والا و آگاهی پست
دورنمای تاریخی
کار حقیقی و کار بی‌خویشتن