حماسه عرب فلسطینی

حماسه عرب فلسطینی

نویسنده: طه حجازی (ح. آرزو)
ناشر: بعثت
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 44
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

شعر بلند آزاد

نمونه شعر

ای تو شعر و شعور و خاطره‌ام
یاد تو مانده، پاک و باکره‌ام
جان فدایت، بیا تو در بَرِ من
تاج شو، افسری بر این سَرِ من
هر که پرسد ز تو، به جان گویم
خاکِ راهش به دیده می‌پویم
این رواقِ دو چشم من جایت
آسمانها به زیرِ آن پایت
ای فدایِ تو هم دل و جانم
ای تو هستی و روح و ایمانم
تو ز من دور و هم جدا از من
همچو اکسیژن و هوا از تن

***

بوی سیب تازه می‌دهی
بوی اضطراب
گندم رسیده‌ی منی
بهترین دقیقه‌ای
     به التهاب.

گوییا دوباره
               باز
لحظه‌ی هبوط من رسیده است
لحظه‌ی اسیری و فراق
لحظه‌ی غریب درد و داغ.

مار گیسوان تو
می‌کشد مرا به سوی دام
از بهشت عافیت
می‌برَد مرا به برزخی مدام
                                  دوزخی تمام.

گرچه من هنوز
طعم آن نچیده سیب
آن نخورده لقمه‌ای ز نان گندمیت
مانده زیر آرواره‌هام
خرد کرده دنده‌هام.
لیک با تمام این
با تمام این‌که من هنوز
رنج می‌برم
از هبوط اولین
بوی تو
بوی گندم رسیده‌ی رسیده‌ات
بوی سیب سرخ و ارغوانی نچیده‌ات
مرا ز خویش می‌برد
مرا به پیش می‌برد
مرا پریش می‌کند
شرحه، شرحه
                    ریش می‌کند.

آه ای هجوم واپسین !
مزرع شگفت آتشین!
حالیا دوباره
                باز
گندم رسیده‌ی مرا
در تنور پیکر اثیری‌ات
پخته و برشته کن.
سیب سرخ تازه رُسته‌ی مرا
دسته دسته کن
مثل باغ پسته کن
دست‌چین من تویی
دوزخ همیشه آتشین من تویی
آسمان و هم زمین من تویی

ای زن شگفت!
ای بهشت‌تر بهشت!
میوه‌ی هماره‌ی ممانعت!
دشمن غریب عافیت!
دانش رهایی و معاینت!
چشم خویش واکن و ببین
لحظه‌ی هبوط من رسیده است
لحظه ی هبوط من رسید.