- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 153589 - 106/7
- وزن: 0.30kg
بازدیدی دوباره از دنیای زیبای نو
نویسنده: آلدوس هاکسی
مترجم: ابوالقاسم جزایری
ناشر: سپهر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
"دنیای قشنگ نو" پادآرمانشهری را در حدود 500 سال آینده توصیف میکند که از یک دولت جهانی با شعار "اشتراک، یگانگی، ثبات" ، با هدف ایجاد یک جامعهٔ طبقاتی تشکیل شده؛ با پیشرفت علم ژنتیک انسان هایی با ویژگی ها و سرنوشت های از پیش تعیین شده در کارخانههای تخمگیری و شرطیسازی در سراسر دنیا تولید می کند.
"فورد" که از نام هنری فورد گرفته شده، در جایگاه خدا و حضرت مسیح، پرستش می شود و بنیان گذار این دولت جهانی است. نظام به وجود آمده با هدف از بین بردن فقر، جنگ و درد های غیر ضروری شکل گرفته و از طرف دیگر مفاهیمی مانند خانواده، مطالعه و تفکر را از بین برده.
در این میان فردی کمی متفاوت از بقیه به نام برنارد مارکس وجود دارد که یک روانشناس آلفا مثبت است. او به خاطر ناهنجاری تصادفی جسمانی خود را از جامعه جدا میبیند. تنها کسی که برنارد او را دوست خود میداند، یک استاد مهندسی اجتماعی به نام هلمهولتز واتسون است که برخلاف برنارد، بسیار محبوب و در شغل خود و تعامل با دیگران موفق است.
برنارد، لنینا کراون -دختر بتامنفی «پَروار» و محبوب بین همهٔ مردان- را برای تعطیلات به یکی از وحشی کده ها دعوت میکند. برنارد و لنینا در آنجا با «جان» روبرو میشوند و او و مادرش را به تمدن (به دنیای قشنگ نو به تعبیر جان) بازمیگردانند. جان که اکنون به لقب «آقای وحشی» خوانده میشود، نقل مجلس جماعت شادخوار میگردد و برنارد هم از صدقهٔ سر او اعتباری در جامعه مییابد. اما جان نمیتواند با جنبههای تمدن کنار بیاید و بعد از اینکه از لنینا به تعبیر خودش «هرزگی» میبیند و به دلیل مرگ مادرش - که خود را در سوما(ماده ی مخدری تخیلی) غرق کرده و از دنیا میرود - ضربهای به او وارد میشود، آغاز به طغیان میکند. برنارد و هلمهولتز واتسون هم به جرم همدستی با او گیر میافتند.
وقایع این رمان در سال ۲۵۴۰ در شهر لندن میگذرد و آرمانشهری را به تصویر میکشد که در آن مهندسی ژنتیک به آفرینش انسانها با ویژگیهای از پیش تعیین شده منجر شده، نظام اخلاقی جامعه با تشکیل حکومت جهانی و از میان بردن جنگ و فقر و نابودی کامل خانواده و تولید مثل به کلی پوست انداخته و دانش روانشناسی به طرز حیرت انگیزی اعتلا یافته و تنها هدف انسان ایجاد سعادت و از میان بردن رنجهای غیر ضروریست. هاکسلی در سال ۱۹۵۸ در مقالهای با نام بازنگری دنیای قشنگ نو ، به سیر وقایع اتفاقیه ۲۶ سال گذشته پرداخت و مدعی شد که تمدن بشری با سرعتی بسیار بیشتر از پیشبینیهای او در حال حرکت به سمت این دنیاست.