دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

سنت و نوآوری در شعر معاصر

سنت و نوآوری در شعر معاصر

نویسنده: قیصر امین پور
ناشر: علمی و فرهنگی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 570
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 1

 کیفیت : نو ؛ مزین به نوشته و امضای نویسنده

 

مروری بر کتاب

"نگارنده در این دفتر با نگاهی فراتر از سنت‌گرایی و مدرنیسم، سنت و نوآوری و چگونگی پیوند پویای آن‌ها را به عنوان مهم‌ترین مسئله هنر و ادبیات در جوامعی که دوره گذار را پشت سر می‌گذارند، در می‌نگرد. نویسنده پس از تحلیل و تفکیک تعاریف سنت و نوآوری، معانی گوناگون دینی و ادبی آن دو را به روشنی باز می‌نماید تا در پرتو آن، معنی، نقش و کارکردهای دو عنصر سنت و نوآوری را در هر اثر هنری و نیز در روند کلی تاریخ هنر و ادب آشکار سازد.

در این مسیر به بررسی فلسفه تاریخ، تحول و تکامل هنر و ادبیات، جامعه شناسی، روان شناسی و مردم شناسی سنت و نوآوری در ایران و نیز مفاهیم کلی و بنیادین مانند: شکل، محتوا، سبک و نسبت آن‌ها با موضوع مورد نظر می‌پردازد. سپس سیر نقد ادبی در ایران، دگردیسی قالب‌ها و قواعد شعر فارسی (از آغاز تا امروز)، نوآوری سبک هندی و سنت‌گرایی دوره بازگشت، زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی و نقد و نظر در شعر و شاعران عهد مشروطیت، ادبیات انقلابی و انقلاب ادبی، ویژگی‌های دوره گذار تا دوره جدید در آغاز قرن حاضر و زمینه‌های پدید آمدن شعر معاصر از فصل شکفتگی تا آستانه پختگی و چگونگی شعر نو یا آزاد و نیمایی را بررسی می‌کند".

برای این‌که نوآوری را به دل سنت و تاریخ بکشاند لازم بود تا یکی از مفاهیم بنیادین واژه مدرن را از آن منتزع سازد. به این گزاره‌ها دقت کنید:«مدرن بودن الزاما به معنی امروزی بودن نیست» و «آثار هنری گذشته همچنان معاصرند زیرا مؤثرند» و «گذشته اگرچه گذشته است اما در نگذشته است و نمی‌توان از آن گذشت» .

این گزاره‌ها گرچه شاعرانه و زیبایند اما منطقی نیستند و دو مفهوم مشهور و مقبول مدرن و معاصر را آشکارا استحاله می‌کنند. این که شعر هفتصد سال پیش هنوز می ‌تواند معاصر باشد، در صورتی پذیرفتنی است که بر واقعیت تحولات پس از ظهور مدرنیسم و تقابل دو قطب سنت و مدرنیته در تاریخ جهان چشم ببندیم و به یک نظام زیبایی‌شناسی ایستا و لایتغیر تن بدهیم. از سویی آثار ادیب بزرگ به دلیل «مؤثر بودن در هر زمانی» لازمانند و آنچه را لازمان است با صفت «معاصر» که زمانمند است چگونه می‌توان وصف کرد....

قیصر در کتاب سنت و نوآوری در شعر معاصر با طرح ضرورت نوآوری در دل سنت، ذهن‌ها را به قلمرو دیگری معطوف ساخت. گویی با تغییر زاویه دید به مصطلحات رایج راهی برای برون‌رفت از این تناقض می‌جست. او نوگرایی در شعر معاصر را چنین به نقد کشیده:

• نوگرایی بی‌ریشه (تقلید بی‌اساس از غرب و نفی مطلق سنت در کار تندر کیا، محمد مقدم و...)
• نوگرایی مشروط (بهار، پروین و رشید یاسمی)
• نوگرایی متعادل بریدن از سنت و نپیوستن به نو یعنی میان ‌نو و سنت شناور شدن (امین‌پور، 1383)

نوع سوم نوگرایی که متعادل و محافظه‌کارانه است مطلوب آرمانی اوست و راه رهایی از تناقض دلبستگی به سنت و باور به نوگرایی و تجدد. اما ریشه این محافظه‌کاری در کجاست؟ او پرورده دامن ادبیات انقلابی و هابیلی بود که مانیفستش را علی‌ معلم دامغانی نوشته بود و با وجود دگردیسی در روش و نگرشش همچنان در دهه هفتاد دنبال یک الگوی نوگرای شرقی می‌گشت تا راه حلی متعادل برای حل این تناقض بیابد. و در این رهگذار ادونیس شاعر سوری معاصر را یافته بود که مدرنیته را در کشورهای شرقی یک توهم می‌دانست.

قیصر لازمه نوآوری را کار در درون سنت شمرده و با کشاندن نوآوری به درون تاریخ بحث را از دریچه‌ای دیگر طرح کرد. به همین دلیل در یک تعبیر متناقض‌نما، نوآوری را یک سنت می‌شمرد و با دعوت به نگاه نو به سنت مخاطبان شعرش را به تجدید بیعت با گذشته فرا می‌خواند:

اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم
مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات