دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

در خاطر منی

در خاطر منی

نویسنده: مهدی سهیلی
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 338
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1352 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو  _ نو

 

مروری بر کتاب

مجموعه شعر

مهدی سهیلی شاعر و نویسنده ایرانی درهفتم تیر ماه سال ۱۳۰۳ در تهران متولد شد.نام خانوادگی خود را از حاجی علی اکبری سمنانی به سهیلی در سال 1322 تغییر داد . در ۱۹۵۷ چند اثر از وی را در مسکو به چاپ رساندند. او سال ها در رادیو ایران برنامه اجرا کرد. سهیلی در زمینه نمایش نامه نویسی نیز فعالیت داشته است.وی در ۱۸ مرداد ۱۳۶۶ در سن ۶۳ سالگی در گذشت . پس از پایان تحصیلات ابتدایی به فراگرفتن علوم قدیمیه و صرف و نحو عربی و منطق و معانی نزد استادان فن پرداخت و دوره متوسطه را در دبیرستان نظام آباد به پایان آورد . سپس وارد خدمات مطبوعاتی و روزنامه نگاری شد . اشک مهتاب اولین مجموعه شعر اوست که در فروردین ۱۳۴۷ به چاپ رسید.

آتش خشم وی زود زبانه می کشید و زود هم سرد می گشت. در برابر ناملایمات صبور و همچنان شکرگذار بود.یکی از خصوصیات بارز او صراحت در گفتار بود. وی معتقد است:« حق گفتن و دشمن تراشیدن بسی بهتر است از ناحق شنیدن و دوست یافتن.» وی معتقد به خضوعِ بدون قید و شرط را نمی پذیرفت. او می گوید: مرا بسیار دوست صمیمی و دشمن قدیمی است. که دوستان در پی تهییج من اند و دشمنان در پی ترویج من اند. که خداوند بر عمر یکایکشان بیفزاید....


ای رفته از برم به دياران دور دست!‌

 با هر نگينِ اشك ، بچشم تر منی
هر جا كه عشق هست و صفا هست و بوسه هست ـ
 در خاطر منی .

هر شامگه كه جامه ی نيلينِ‌ آسمان ـ
پولك نشان ز نقش هزاران ستاره است ـ
هر شب كه مه چو دانه ی الماس بی رقيب ـ
بر گوش شب به جلوه ، چنان گوشواره است ـ
آن بوسه ها و زمزه های شبانه را ـ
ياد آور منی ـ
در خاطر منی .

در موسم بهار ـ
كز مهر بامداد ـ
تك دختر نسيم ـ
مشاطه وار، موی مرا شانه ميكند ـ
آندم كه شاخ پر گل باغی بدست باد ـ
خم می شود كه بوسه زند بر لبان من ـ
 وانگاه، نرم نرم ـ
گلهای خويش را بسرم دانه می كند ـ
آن لحظه ، ای رميده ز من ! در بر منی ـ
در خاطر منی .

هر روز نيمه ابری پائيز دل پسند
كز تند بادها ـ
با دست هر درخت ـ
صدها هزار برگ زهر سو چو پول زرد ـ
رقصنده در هواست ـ
و آن روزها كه در كف اين آبی بلند ـ
خورشيد نيمروز ـ
چون سكه ی طلاست ـ
تنها توئی تو كه روشنگر منی ـ
در خاطر منی

هر سال ، چون سپاه زمستان فرا رسد ـ
از راههای دور ـ
در بامداد سرد كه بر ناودان كوی ـ
قنديلهای يخ ـ
دارد شكوه و جلوه ی آويزه ی بلورـ
آن لحظه ها كه رقص كند برف در فضا ـ
همچون كبوتری ـ
وانگه برای بوسه نشينند مست و شاد ـ
پروانه های برف ، بمژگان دختری
در پيش ديده ی من و در منظر منی
در خاطر منی ....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات