دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

ترانه های ملی ایران

ترانه های ملی ایران

گردآورنده: پرویز نیلوفری
مترجم: عباس آریانپور - منوچهر آریانپور
ناشر: مدرسه عالی ترجمه
زبان کتاب: فارسی - انگلیسی
تعداد صفحه: 425
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ: 1 

کمیاب یا دست دوم - کیفیت : عالی ؛ بر روی جلد اصلی کتای صحافی مجدد گردیده

مروری بر کتاب 

قدیمی ترین ترنه های ملی ما همان سرودهای زرتشت پیامبر ایران باستان هاست که با نام " گاتها " از ازمنه بسیار دور سینه به سینه باقیمانده و با پیدایش خط مبظوط گردیده است. در این کتاب ترانه‌ها یا همان دو بیتی‌های عامیانه و فولکلور ایران جمع آوری گردیده و با ترجمه انگلیسی آن به شما عرضه گردیده است.

ترانه‌ها یا همان دو بیتی‌های روستایی، یکی از گوهرهای گرانبها و نازنین «فرهنگ مردم» در سرتاسر ایران است. قالبی مهربان و آرام و کوتاه ومالامال از عشق و بیتابی، شادی و شوق به زندگی و یا اندوه و اشک؛ اما نه یأس و دلزدگی و دل بریدن از آینده. زبان احساس و عاطفه پاکترین و بی‌آلایش‌ترین مردم این سرزمین، روستاییان، کوه‌نشینان، ساکنین ایلات و عشایر، باشندگان سختکوش دامنه‌ها و دامون‌های جنگل، پویندگان افق‌های طولانی صحرا و بیابان‌ها…حکایتگران مهر و بی‌مهری، وصول و هجر، وفاداری و گاه بی‌وفایی و به طور خلاصه جان و جوهر زندگی و همبستگی‌های انسانی در سروده‌های نامکتوب و شفاهی این شاعران ناشناخته و این عاشقان گمنام به مؤثرترین شکل ممکن، منعکس شده است.

در این دوبیتی‌ها، یا ترانه‌ها، یا «بایاتیلار» (به قول هموطنان آذری‌زبانمان) با گویندگانی مواجهیم که هرگز نخواسته‌اند نامی ـ در این ارتباط ـ ازآنها به جا ماند. داعیه شاعری هم هرگز نداشته‌‌اند؛ وای بسا که در این انتقال از سینه‌ای به سینه‌ای و زبانی به زبانی دیگر، تغییرات و تحریفات زیادی هم پیدا کرده باشند و در لهجه‌های گوناگون، نقل‌های متفاوت داشته باشند.

همان‌طور که گفته شد، اشعاری که در قالب دوبیتی توسط سرایندگان باسواد یا بی‌سواد و عمدتاً ناشناس در سرتاسر ایران سروده شده و سینه به سینه نقل و از نسلی به نسلی منتقل شده‌اند؛ اغلب آنها با لهجه‌های محلی خودشان پدید آمده‌اند. در همین راستا باید از سروده‌های شاعری مازندرانی هم نام برد به نام «امیری» یا «امیر پازواری» که با لهجه مازنی مورد علاقه مردم آن سامان اند؛ یا از شعرهایی مویه‌دار و بسیار غم‌انگیز از مادری جوان مرده در دزفول به‌نام «مادر رضا» که گویا در اثر کشته‌شدن پسر جوان و شجاعش به نام جعفر به دست راهزنان در گلال کهنگ بین راه دزفول به شوشتر، سوگ سروده‌هایی را خود فی‌البداهه می‌خوانده که در سینه و حافظه مردم و دوستدارانش و همدلان و اندوهگینانش باقی مانده است.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات