دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

تجربه مدرنیته

تجربه مدرنیته

نویسنده: مارشال برمن
مترجم : مراد فرهادپور
ناشر: طرح نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 443
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1379 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب 

 کتاب ازخلال شمای از انواع و انحای قرائت پیش می رود و بسط می یابد:قرائت متونی چون فاوست گوته،مانیفست کمونیست،یاداشت های زیر زمینی،و بسیاری دیگر،ولی در عین حال می کوشم محیط های جغرافیایی و اجتماعی را نیز قرائت کنم.محیط هایی چون شهرهای کوچک،محوطه ی ساخت و سازهای بزرگ،سدها،بلوارهای پاریسی ،تفرج گاه های پترزبورگ،بزرگ راه های نیویورک ؛و بالاخره قرائت زندگی آدمیان خیالی و واقعی،از دوره ی گوته گرفته تا عصر مارکس و بودلر ودر نهایت،دوره و زمانه خوئمان.

مدرن بودن یعنی زیستن یک زندگی سرشار از معما و تناقض، مدرن بودن یعنی اسیر شدن در چنگ سازمان های بوروکراتیک عظیمی که قادر به کنترل و غالبا قادر به تخریب همه ی اجتماعات ،ارزش ها و جان ها هستند؛ و با این همه دست بسته نبودن در پیگیری عزم راسخ خویش برای مقابله با این نیروها ،جنگیدن به قصد تغییر جهان این نیروها و تصاحب آن برای خومان.

برای مدرن بودن باید هم انقلابی و هم محافظه کار بود : مهیای تحقق امکانات جدید در عرصه تجربه و حادثه و ماجرا ، هراسان از آن اعما نیهلیستی که فرجام بسیاری از ماجراجوی های مدرن است و مشتاق و جویای آفرینش و در آویختن به امری واقعی ،آن هم درست در زمانی که همه چیز دود می شود و به هوا می رود. این کتاب می کوشد غنای معنوی فرهنگ مدرنیستی را برای مردان و زنان کوچه و بازار و همه ی انسان های مدرن احیا کند و نشان دهد چگونه برای همه ما مدرنیسم همان رئالیسم است. 

برمن در زمره روشنفکرانی قرار می گیرد که هم به شکلی جدی آثار ویرانگر مدرنیته را نقد می کرد و هم نگاهی خوش بینانه و امیدوارانه به وضعیت مدرنیته داشت. او با زبانی ساده در مقدمه کتاب تجربه مدرنیته نوشته است: من در بخش اعظم عمر خود، یعنی از 30 سال پیش که دریافتم عضو خانواده یی مدرن هستم و در ساختمانی مدرن در محله برونکس زندگی می کنم، همواره شیفته کشف معانی گوناگون مدرنیته بوده ام.

در این کتاب کوشیده ام تا دری به قلمرو یا ساحت برخی از این معانی بگشایم و ماجراها و دهشت ها و سویه های مبهم و طنزآمیز زندگی مدرن را بکاوم و نقشه یا طرحی از آنها بکشم. این کتاب از خلال شماری از انواع و انحای قرائت پیش می رود و بسط می یابد: قرائت متونی چون فاوست گوته، مانیفست کمونیست، یادداشت های زیرزمینی و بسیاری دیگر: ولی من در عین حال می کوشم محیط های جغرافیایی و اجتماعی را نیز قرائت کنم، محیط هایی چون شهرهای کوچک، محوطه ساخت و سازهای بزرگ، سدها، قصر بلورین (کریستال پالاس) جوزف پاکستون، بلوارهای پاریسی هوسمان، تفرجگاه های پترزبورگ، بزرگراه های رابرت موزز در نیویورک و بالاخره قرائت زندگی آدمیان خیالی و واقعی، از دوره گوته گرفته تا عصر مارکس و بودلر و در نهایت، دوره و زمانه خودمان.

برمن معتقد بود که مدرنیته فرصت هایی را برای شکل های نوآورانه مقاومت در زندگی روزمره فراهم می کند و در بخشی از کتاب خود آورده است: مدرن بودن یعنی زیستن یک زندگی سرشار از معما و تناقض. مدرن بودن یعنی اسیر شدن در چنگ سازمان های بروکراتیک عظیمی که قادر به کنترل و غالبا قادر به تخریب همه اجتماعات، ارزش ها و جان ها هستند و با این همه دست بسته نبودن در پیگیری عزم راسخ خویش برای مقابله با این نیروها، جنگیدن به قصد تغییر جهان این نیروها و تصاحب آن برای خودمان... مدرن بودن یعنی تعلق داشتن به جهانی که به قول کارل مارکس در آن هرآنچه سخت و استوار است دود می شود و به هوا می رود.

 او با اشاره به رمانی از ژان ژاک روسو او را به عنوان نخستین کسی معرفی کرده که واژه مدرنیست را به همان شیوه هایی به کار برد که بعدها در قرن 19 و 20 رواج یافت. در این رمان سن پرو، قهرمان جوان داستان به قصد کشف دنیایی نو از روستا به شهر مهاجرت می کند و از شهر برای نامزد خود نامه می نویسد و سعی می کند تا از این طریق شگفتی و هراس خود را بیان کند. سن پرو زندگی در کلانشهر را به مثابه نزاع دائمی گروه ها و فرقه ها تجربه می کند و مکانی که همه پیوسته گفتار و کردار خویش را نقض می کنند و همه چیز گنگ و مهمل است اما هیچ چیز تکان دهنده نیست زیرا همگان به همه چیز عادت کرده اند.

او در نامه هایش همواره تعهدش را به نامزدش مورد تاکید قرار می دهد اما درست در همان لحظه یی که از پایداری این علاقه سخن می گوید، نگران است که امروز از آنچه فردا دوست خواهم داشت، بی خبرم. در واقع او با دلتنگی جویای چیزی سخت و استوار است که بدان درآویزد اما فقط اشباحی را می بیند که در برابرش ظاهر می شوند و به محض اینکه می کوشد آنها را به چنگ بگیرد، ناپدید می شوند.

مارشال برمن در تجربه مدرنیته به دنبال نشان دادن این است که «چگونه، برای همه ما، مدرنیسم همان رئالیسم است.» و قصد دارد بگوید که «مدرنیته کل نوع بشر را وحدت می بخشد، اما این وحدتی معماوار و تناقض آمیز است، وحدتی مبتنی بر تفرقه.»کتاب تجربه مدرنیته شامل پنج بخش است که عبارتند از «فاوست گوته: تراژدی توسعه و رشد»: «هر آنچه سخت و استوار است دود می شود و به هوا می رود: مارکس و مدرنیسم و مدرنیزاسیون»: «بودلر: مدرنیسم در خیابان»: «پترزبورگ: مدرنیسم توسعه نیافتگی» و «در جنگل نمادها: نکاتی پیرامون مدرنیسم در نیویورک». او در واقع تلاش کرده در پنج اپیزود، دنیای مدرن و فرهنگ مدرنیستی را برای مخاطبانش به تصویر کشد که ترجمه خوب مراد فرهادپور نیز این کتاب را برای خوانندگان فارسی زبان به خوبی ملموس کرده است.

فهرست

فصل اول کتاب به تأثیر روند مدرنیزاسیون بر فاوست گوته می‌پردازد. شخصیت فاوست گوته نمونهٔ یک توسعه‌گر است که برای توسعه و پیشرفت، مجبور است تراژدی بیافریند.
فصل دوم برمن با بررسی مانیفست کمونیست مارکس، به وجه خودمخرب مدرنیزاسیون توجه می‌کند. وی با نقل عباراتی از مانیفست کمونیست که در آن مارکس به تجلیل از بورژوازی می‌پردازد نشان می‌دهد که چگونه بورژوازی رسالت تاریخی مهمی در روند پیشرفت بشریت را ایفا می‌کند.
فصل سوم با شعرهای شاعر فرانسوی، شارل بودلر مواجه می‌شویم. به خصوص شعرهای وی در مورد بلوارها و خیابان‌های مدرن.
فصل چهارم برمن به نوع خاصی از مدرنیسم که برمن آن را مدرنیسم توسعه‌نیافتگی می‌نامد، می‌پردازد. این مدرنیزاسیون از بالا، با نمونهٔ بارز آن یعنی شهر پترزبورگ و بلوار معروف نووسکی و نقش آن دو در ادبیات روسیه (پوشکین، نیکولای گوگول، بیلی، داستایوسکی و ماندلشتام) معرفی می‌شود.
فصل پنجم مارشال برمن به تأثیرات مخرب مدرنیزاسیون بر شهر نیویورک و به خصوص محلهٔ برونکس که محل زندگی دوران کودکی خود برمن است، می‌پردازد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات