بی قرار ؛ سلفون

بی قرار

نویسنده: انسیه تاجیک
ناشر: یاسین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 129
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1 

 کیفیت : درحد نو ؛ صفحه اول کتاب موجود نیست

مروری بر کتاب 

 اون روز که از اینجا رفتم با هم دعوامون شد، ولی سر شب اومد دنبالمون و گفت بریم پیشش. باهام آشتی کرد و فرداش گفت «سیمین من دیشب خیلی فکر کردم. نمی دونم، انگار از خواب غفلت بیدار شدم. من به ساغر خیلی بد کردم. نباید عقده هام رو سر اون خالی می کردم.

فقط خدا می دونه که من چقدر اذیتش کردم ... هر وقت دیدیش بهش بگو عزیز گفت می دونم که خیلی عذابت دادم، ولی اینم می دونم که تو خیلی مهربون و باذگشتی، حالام دلم می خواد منو ببخشی و ازم بگذری و حلالم کنی. بگو ساغر به من سر بزن. ولی تو رو خدا به خاطر دل داغدیده م، هر وقت خواستی بیای، تنها بیا. من تحمل ندارم ...