- موجودی: موجود
- مدل: 190137 - 117/4
- وزن: 0.90kg
الهی نامه
نویسنده: فریدالدین عطار نیشابوری
به اهتمام: محمدرضا شفیعی کدکنی
ناشر: سخن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 904
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مثنوی الهی نامه تألیف شیخ فریدالدین عطار نیشابوری شاعر، نویسنده و عارف نامی پایان سده ی ششم و آغاز سده ی هفتم هجری است. عطار درین منظومه کوشیده است که در آن سوی هر کدام از آرزوهای محال ِ انسان، که حاصل تخیّل قرنها و قرنهاست، به انسان بیاموزد که اگر حقیقت ِ هر کدام ازین آرزوها را خواستاری، در درون خویش باید آن را بجویی.این کتاب اندیشه های تصوف اسلامی را بررسی کرده است. و به تبیین ابعاد عرفان ِ نفس شناختی پرداخته است.
"عطار نیشابوری" این کتاب را در بیست و دو بخش به نگارش درآورده و قالب نگارشی اثر، مناظره ای است که یک پدر با پسرانش داشته و هر یک از این پسران از وی چیزی خواسته اند. داستان از این قرار است که خلیفه ی دانا و توانمند، شش پسر داشت که از آموختنی ها و داشتنی ها چیزی نمانده بود که یاد نگرفته باشند یا دلشان بخواهد و نداشته باشند. با این حال هر پسر در قلب خود آرزویی می پرورید و از ناکامی خود سخت در غم و اندوه بود. پدر این چنین با پسرانش سخن گفت که اگر او را از امیال و خواسته های خویش آگاه سازند، شاید بتواند آنان را به سوی کامیابی رهنمون شود و این چنین شد که پسران سفره ی دل را نزد پدر گشودند و هر یک خواسته ی خود را بر زبان راندند.
یکی عاشق و دلباخته ی دختر شاه پریان و دیگری شیفته سحر و جادو، این یکی در طلب آب حیات و آن دیگری در طلب جام جم، این در جستجوی انگشتر سلیمان و آن هم به دنبال کیمیا. به این ترتیب پدر با پندهای حکیمانه اش، به یاری فرزندان می شتابد و به آن ها نشان می دهد که چه چیز از اهمیت واقعی برخوردار است.
مگر پرسید آن درویش حالی
بصدق از جعفر صادق سؤالی
که از چیست این همه زهدت شب و روز؟
جوابش داد آن شمع دل افروز
که چون کارم یکی دیگر نمیکرد
کسی روزی غم چون من نمی خورد
چو کار ِ من مرا بایست کردن
فگندم کاهلی کردن ز گردن
چو رزق ِ من مرا افتاد آغاز
مرا نه حرص باقی ماند و نه آز
چو مرگ من مرا افتاد ناکام
برای مرگ خود برداشتم گام
چو در مردم وفایی میندیدم
بجان و دل وفای حق گزیدم
جُزین چیزی که می پنداشتم من
چو می پنداشتم بگذاشتم من