دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

المآثر و الآثار ؛ رحلی

المآثر و الآثار

نویسنده: محمدحسن خان اعتمادالسلطنه
ناشر: سنایی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 360
اندازه کتاب: رحلی گالینگور - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ : 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه عطف زدگی دارد

 

مروری بر کتاب

گراور از نسخه خطی

نثر دوره ى قاجار از سویى ادامه ى نثر دوره ى صفوى و نادرى است و قلمها از تکلف و مغلق گویى تاریخ وصاف نشانها دارند که در ترسلات دوره ى آغا محمد خان و فتحعلیشاه، مى توان سراغ آنها را گرفت و از سوى دیگر، محققان، دوره ى قاجار را دوره ى بازگشت ادبى نیز بشمار آورده اند.ادب دوره ى صفوى و نادرى و زندى هیچگونه پیشرفتى نسبت به گذشته ى خود نداشت. زبان فارسى در محدوده ى مسائل خاص جولان مى داد و حتى در جولانگاه شعر و عرفان نیز نتوانسته باشد در برابر آن مدعى هم باشد.

البته این حکم نیز عادلانه نیست که بگوییم در این دوره هیچ کارى در خور فرهنگ اسلامى- ایرانى انجام نگرفته است بل باید اذعان داشت که کارهاى بزرگ این عصر در قیاس با گذشته پیشرفت نداشته، نه آنکه هیچ کارى نشده است- در این دوره در سایه ى فسردگى و محدودیتى که زبان دچار آن شده بود، علوم عقلى و طب ونجوم و... نیز خواه ناخواه دچار خمودى شدند.

المآثر و الآثار یک اثر تاریخی است که توسط ‏محمد حسن صنیع‌الدوله از رجال خوشنام دوره قاجار تالیف شده‌است و به ذکر جزئیات دوران سلطنت ناصرالدین شاه از جمله تعداد اولاد وی و شاهزادگان، همسران، مقامات دولتی و حکومتی و نظامی، جنگ‌های داخلی و مرزهای کشور و سایر مسایل دوران قاجار می‌پردازد.کتاب دارای ۱۶ باب است.

باب نخست، به واگويى «شمه‌اى از شمايل و فضايل» ناصرالدين شاه مى‌پردازد. توصيف «پيكر مبارک» او و شرح ويژگى‌هاى قد و بالاى وى مانند چاقى و لاغرى، رنگ پوست، گونه‌ها و چهره، ابروان و مژگان و موى سر و صورت شاه، درون‌مايه اين پيكرگزارى است. گزارش نويسنده از علم و هنر شاه كه توصيف شيوه سخن‌گويى ناصرالدين و گستره دانش او را درباره جغرافيا، هيئت و نجوم، تاريخ ايران و سياست (پليتيك) و وصف توانايى‌اش را در شعر و نقاشى و خط و تيراندازى و اسب‌تازى در بر دارد، در همين بخش جاى گرفته و افزون بر اينها، «ملكات نفسانى» و زمان و مكان تولد و جلوس شاه بر تخت شهريارى، گزارش شده است.

باب دوم كتاب به شمار فرزندان و نوادگان و نسل شاه و ولى‌عهدان او مى‌پردازد و باب سوم، همسران و مخدرات ناصرالدين قاجار را بر مى‌شمرد. نام و نژاد درباريان و رجال دولت ناصرى (وزيران و نقيبان و اميران) در باب چهارم آمده و در آن از صاحبان «ادارات و دفترها و خزانه‌ها» مانند خزانه عامره، دفتر استيفا، دفتر لشكر، اداره اصطبل خاصه مبارکه (اميرآخورى)، اداره معادن ممالك محروسه، اداره مهر مبارک و خزانت خاتم همايون، اداره احتساب، اداره رسائل خاصه و... ياد شده است.

شمار واليان كشور و حاكمان ايالت‌ها (استان‌ها) در آن چهل سال، در قالب فهرستى بلند در باب پنجم گزارش مى‌شود و باب ششم، به بخشى از جنگ‌ها و لشكركشى‌ها و دشمن‌كُشى‌ها و فتنه‌هاى آن دوران مانند ظهور بابيّه و شورش طايفه تركمن و قبيله افغان و كردها و اوزبكان و... مى‌پردازد. باب هفتم، فهرستى از ساختمان‌ها و عمارت‌هاى ساخته يا تعمير شده در دوره ناصرى يا آبادانى‌هاى پديد آمده در آن روزگار مانند مدرسه‌اى در كليساى تبريز، اجراى نهر آبى بزرگ از روخانه كرج تا دار الخلافه تهران، تأسيس نارين‌قلعه در شيراز، بنيادگذارى سفارت‌خانه در دار السعاده اسلامبول و...، عرضه مى‌كند.

پس از ياد آورى «آثار ماديه و مآثر حسيه»، آثار روحانیه و مآثر معنويه؛ يعنى دست‌آوردهاى تمدنى چهل سال فرمان‌روايى ناصرالدين قاجار مانند رواج يافتن جغرافيا، شيمى جديد، فيزيك، دواسازى (داروسازى)، تلگراف، پست، «ترويج علم و عمل عكس»، چراغ برقى (الكتريك) و تلفن در باب هشتم گزارش مى‌شوند. هم‌چنين گزارش برپايى كارخانه‌هايى مانند نساجى، آسياى بخار و چِلواربافى و آهن‌سازى، بلورسازى، چينى‌سازى و...، آموزش تشريح ذره‌بينى، برپايى موزه، تربيت حيوانات و پرورش گل و گياه، توسعه صنعت چاپ و نشر، پيشرفت دانش پزشکى درباره «اِخراج سنگ مثانه» و علاج آبله (آبله‌كوبى)، پيشرفت كشت و زرع و كارهاى فرهنگى شاه مانند ايجاد وزارت علوم، ايجاد روزنامه و «جريده مصوره»، رفع تقيه از پيروان طريقه جعفريه، آزادسازى هجرت مردم از شهرى به شهر ديگر، ايجاد سال‌نامه، گشايش مدرسه دار الفنون، افتتاح مدرسه نظامى در دار الخلافه تهران، رفع مخاصمات حيدرى‌ها و نعمتى‌هاى اصفهان، رواج دادن رسم سفرنامه نويسى و...، در همين بخش آمده است.

باب نهم به زمان و مكان سفرهاى داخلى و خارجى شاه مى‌پردازد و باب دهم احوال علما و فقها و مدرسان حوزه‌هاى علميه مانند محمدحسن اصفهانى، شيخ مرتضى انصارى، حاج على مجتهد كَنى، شيخ جعفر شوشترى، ميرزا حبيب‌الله مجتهد رشتى، حاج ملاهادى سبزوارى، شيخ فضل‌الله نورى، آقا على زنوزى، ميرزا محمد تنكابنى، ملا على نهاوندى و... را باز مى‌گويد. هم‌چنين فهرست و شرح حال گروهى از ارباب علم و كمال كه در «درجات عاليه دولتى به خدمات ملك و ملت» سرگرم بودند مانند كامران ميرزا نايب السلطنه، ميرزا تقى خان مستوفى (سپهر)، ميرزا تقى خان مجد الملك، ملك الشعرا كاشانى، سيد محمد خطاط اصفهانى و...، در همين باب عرضه شده است.

باب يازدهم سياهه‌اى الفبايى درباره كسانى در بر دارد كه در آن چهار دهه پادشاه را خرسند و شادمان ساختند و از او نشان گرفتند. لقب‌هاى رايج در آن روزگار نيز مانند امين‌الدوله، احتشام الملك، اختر السلطنه، امير توپ‌خانه، امير ديوان، امام جمعه، نايب السلطنه، ظل السلطان و... در باب دوازدهم آمده است.

باب سيزدهم به انگيزه اثبات پيشرفت اقتصادى كشور در روزگار ناصرالدين قاجار، به اندازه‌گيرى و سنجش ماليات (مال و جهات) سال‌هاى نخست پادشاهى وى با واپسين سال‌هاى حكومت او مى‌پردازد و فهرستى به خط «سياق» در اين باره عرضه مى‌كند. باب پانزدهم كتاب، نام‌هاى سفيران (ايلچيان) و فرستادگان و حافظان حقوق ايران را در ديگر كشورها فهرست كرده است.

بخش دوم كه با سال‌نامه‌اى درباره پادشاهان قاجار و ولى‌عهدهاى آنان آغاز مى‌شود، طايفه‌ها، دايره‌ها (وزارت‌خانه)هاى دولتى و صاحب‌منصبان (اميران، وزيران، عمله، منشيان، خادمان، نايبان و واليان) و ولايت‌هاى ايران را در آن روزگار بر مى‌شمرد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات