دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

پسرک لبو فروش

پسرک لبو فروش 

نویسنده: صمد بهرنگی
ناشر: دنیا - روزبهان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 40
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ : 2

کمیاب - کیفیت : درحد نو
 

مروری بر کتاب

و چند داستان دیگر

... انسانها همیشه از مرگ هراسان بوده اند و مرگ ناجوانمردانه آنها را درو کرده است و انسانها خواسته اند از مرگ فرار کنند.باز در این سرگذشت نشان داده شده است که اگر انسانها همدیگر را دوست بدارند و خوشبختی خود را در خوشبختی دیگران جستجو کنند، حتی می توانند بر عزراییل غلبه کنند و به شادی و خوشبختی دسته جمعی برسند. فقر وبی عدالتی،تنفر از سرمایه داران و استثمارگران ،کودک کار،کولبری،حاجی های مفت خور صیغه ای،سو استفاده از روستاییهای ساده ومجبور کم مزد،... 

چند سال پیش در دهی معلم بودم. مدرسه‌ی ما فقط یک اتاق بود که یک پنجره و یک در به بیرون داشت. فاصله اش با ده صد متر بیشتر نبود. سی و دو شاگرد داشتم. پانزده نفرشان کلاس اول بودند. هشت نفر کلاس دوم. شش نفر کلاس سوم و سه نفرشان کلاس چهارم. مرا آخرهای پاییز آنجا فرستاده بودند. بچه ها دو سه ماه بی معلم مانده بودند و از دیدن من خیلی شادی کردند و قشقرق راه انداختند.

تا چهار پنج روز کلاس لنگ بود. آخرش توانستم شاگردان را از صحرا و کارخانه‌ی قالیبافی و اینجا و آنجا سر کلاس بکشانم. تقریباً همه‌ی بچه ها بیکار که می‌ماندند می‌رفتند به کارخانه‌ی حاجی قلی فرشباف. زرنگترینشان ده پانزده ریالی درآمد روزانه داشت. این حاجی قلی از شهر آمده بود. صرفه اش در این بود. کارگران شهری پول پیشکی می‌خواستند و از چهار تومان کمتر نمی‌گرفتند. اما بالاترین مزد در ده 25 ریال تا 35 ریال بود.
ده روز بیشتر نبود من به ده آمده بودم که برف بارید و زمین یخ بست. شکافهای در و پنجره را کاغذ چسباندیم که سرما تو نیاید....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات