پرتو اختر دور دست

پرتو اختر دور دست

نویسنده: الکساندر چاکوفسکی
مترجم: گامایون
ناشر: بنگاه نشر پروگرس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 345
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1969 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه پایینی جلد رویی سائیدگی دارد (بدون روکش)

مروری بر کتاب

مجموعه داستان کوتاه 

در آن تابستان من در خانة خویشاوندمان در یکی از دهات کوهستانی آبخازستان زندگی می‌کردم. تمام خانواده ــ مادر و دو دختر و دو پسر بزرگسال ــ از صبح سر کار می‌رفتند. بعضی برای وجین کردن ذرت، بعضی برای برگ‌چینی توتون و من تنها می‌ماندم. وظایف آسان و مطبوعی داشتم.

من موظف بودم که به بزغاله‌ها خوراک بدهم (یک بغل سرشاخة گردو و فندق که برگ‌هایش خش‌خش می‌کرد)، ظهر از چشمه آب تازه بیاورم و به طور کلی مواظب خانه باشم. اساساً چیزی نبود که مواظبت خاصی لازم داشته باشد، ولی گاهی به‌ندرت لازم می‌شد که داد و قالی راه بیندازم تا قرقی‌ها نزدیکی انسان را احساس کنند و به جوجه‌های صاحبخانه حمله نکنند.

در برابر این کار به من اجازه داده می‌شد که به عنوان نمایندة قبیلة ضعیف و نحیف شهرنشین دو عدد تخم مرغ تازه را از زیر مرغ‌ها بردارم و سر بکشم و من این کار را با رغبت و از روی وجدان انجام می‌دادم.

این رمان به ظاهر داستانی معمولی از حوادث زندگی است.جنگ ٬ جبهه مردم را دربه در نمود و دلدادگان را به هجران گرفتار ساخت. ولادیمیر زاویالوف خلبان جوان تصور می کرد نخستین و یگانه عشق خود را برای همیشه از دست داده است. ناگهان ۱۳ سال پس از پایان جنگ پرتو ضعیف امید به دلش می تابد.

او به جستجوی محبوبش می پردازد و این جستجو تمام زندگانی زاویالوف را دگرگون می سازد.یکی از دوستانش به وی می گوید :
...آنوقت فهمیدم که این زن برای تو چه و که بوده است. او آرزوی تو بود ٬ عشق تو بود که مانند جزیره ای در میان دریا گم شده باشد.تو هر چه از دستت ساخته بود انجام دادی تا مختصات او را بیابی و.....به سویش شناور شوی .لابد تو تصور می کنی که جستجو را فقط از آن جهت شروع کرده ای که او را دوست می داشتی....البته علت اصلی همین است وای شاید تنها این علت نباشد.شاید تو خیلی شایق بودی که چیزی را از نو شروع کنی و به زندگی دیگری که برای تو تازه است پا بگذاری ...به آن زندگی که وفاداری ٬ به آنچه که تو به آن ایمان داری ؛ شرافت و پاکی اساس آن است !

فهرست

یکبار از شامگاه
آغاز راه
پرتو ضعیف امید
پارسال بهار
تا شامگاهان
و ...