دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

میشل عزیز

میشل عزیز

نویسنده: ناتالیا گینزبورگ
مترجم: بهمن فرزانه
ناشر: جاویدان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 188
اندازه کتاب: رقعی  - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت :  نو

 

مروری بر کتاب

زنی که اسمش آدریانا بود در خانه جدید خود از جای برخاست.
برف می بارید.
آنروز، روز تولدش بود.
چهل و سه سال داشت.
خانه در مزارع بیرون شهر واقع شده بود.
در دوردست دهکده، روی تپه کوچکی دیده می شد....

رماني بدون حضور مردان ، جايي كه مردان آنقدر شكننده اند كه نمي توانند به تنهايي به زندگي ادامه بدهند ميكله عزيز در فضايي سرد و اسرار آميز و نا امن آغاز مي شود و اين فضا كم كم تمام داستان را در بر مي گيرد.هر كدام از شخصيت هاي رمان كمي با واقعيت فاصله دارند هر كدامشان كلامي پرمعنا و مشگل گشا و در عين حال منحصر به فرد در سينه دارند كه بر زبان نمي آورند. و حتي نمي دانند آن را چطور تلفظ كنند. گينيز بورگ با نگاهي از سر دلسوزي شخصيت هاي حيواني داستانش را تحقير مي كند.

در همان حال از آن ها در نحوه زندگي روزمره شان تجليل مي كند. اگر عشق آدريانا پوچ و همراه با بدبختي و معمولي است، اگر مبارزه سياسي ميكله هزار توي تاريك كودكانه اي است؛ اگر تابلوهاي نقاشي شكست خورده زيبا نيستند و از شيفتگي نقاش جا مي خوريم زندگي از آن ها رو بر نمي گرداند. مي دانيم كه در اين بد بختي و تباهي بي بازگشت آينده فقط از آن كساني است كه زندگي را دنبال مي كنند...

آدريانا در خانه جديدش از خواب بيدار شد. برف مي باريد. روز تولدش بود. چهل و سه ساله مي شد. خانه اش در دشتي وسيع بنا شده بود.
شهر روي تپه اي دوردست ديده مي شد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات