دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

قصر

قصر

نویسنده: فرانتس کافکا
مترجم: امیرجلال الدین اعلم
ناشر: نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 440
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 _ 1373 - دوره چاپ: 4 _ 1

 

مروری بر کتاب

وقتیکه کا... وارد شد، مدتی از شب گذشته بود. برف سنگینی دهکده را پوشانده بود و از قصر و تپه آن چیزی دیده نمیشد، مه و تاریکی چنان آن را احاطه کرده بود که حتی کوچکترین نور چراغی هم از آن قصر بزرگ به چشم نمی خورد. کا... مدتی روی پل چوبی که جاده شوسه را به دهکده وصل می کرد ایستاد و به آن محیط به ظاهر خالی نگاه کرد....

قصر رازی است سربه‌مهر که کا. برای ورود به آن به هر شیوه‌ای که می‌تواند متوسل می‌شود. مردم دهکده‌ای که تحت فرمان قصر است، دائم در تلاشند که کا. را از ورود به آن منصرف کنند و کا. که حالا عاشق دختری از همان دهکده شده، مدام در کشمکش با اهالی بر سر رفتن به قصر است. آیا او به قصر می‌رسد؟ وقایع اسرارآمیزی که یکی پس از دیگری به وقوع می‌پیوندد، رسیدن به پاسخ این سؤال را پیوسته به تأخیر می‌اندازد. ...

کتاب قصر اثر فرانتس کافکا از رمان‌های مهم کافکاست که مرگ فرصت تمام کردنش را به او نداد. البته ظاهرا این نویسنده تمایل چندانی به تمام کردن رمان‌هایش نداشت؛ درست مثل دو رمان دیگرش «محاکمه» و «آمریکا» که ناتمام مانده‌اند. در این میان، قصر رمانی است که ناتمام ماندنش را حتی می‌توان حُسن و نقطه‌ی قوت آن به حساب آورد: «رمان قصر نقطه‌ی پایانیِ روح و ذهن است، جایی در وجود است که دیگر فراسویی ندارد…

ماجرا از این قرار است: آقای «ک» وارد دهکده‌ای می‌شود که بر فراز مرتفع‌ترین تپه‌ی آن قصری عجیب وجود دارد. رئیس قصر از آن بالا همه چیز را زیر نظر دارد؛ ولی ورود به قصر برای مردم مجاز نیست. جالب اینجاست کسی به این موضوع و سایر موضوعات اعتراضی ندارد و حتی به دنبال تغییر شرایط نیست. اما آقای ک که تازه‌وارد است، ذهنی پر از سوال دارد و همین ناآگاهی سبب طغیانش نسبت به وضع و قوانین موجود می‌شود. قصر برای او یک راز سربه‌مُهر است که حتما باید به چیستی‌اش پی ببرد.

این رمان بیست فصل دارد و فصل بیستم ناتمام مانده است. به نظر می‌رسد همین فصل فصل نهایی کتاب بوده باشد. کتاب قصر را امیر جلال‌الدین اعلم به فارسی برگردانده است. او این رمان را از روی ترجمه‌ی انگلیسی آن و با مقابله‌ با دو ترجمه‌ی فرانسوی‌اش به فارسی ترجمه کرده است. اعلم در ابتدای کتاب جمله‌ای از شکسپیر نقل می‌کند: «زندگی قصه‌ای است که ابلهی نقلش می‌کند، پر از خشم و خروش و هیاهو است، و هیچ معنایی ندارد.» و در دنباله می‌گوید: «به گمان من، فرانتس کافکا، نویسنده‌ی چک، یکی از ارجمندترین ثبت‌کنندگان قصه‌ای است که ابله شکسپیر آن را نقل می‌کند. او، ناشگفت‌زده، نابخردانگیِ گونه‌ای جهان پر شر و شور را وصف می‌کند.»

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات