دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

قانون جهان

قانون جهان
درحال حاضر موجود نمی باشد
قانون جهان
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 156599 - 88/1
  • وزن: 0.50kg
0 ریال

قانون جهان

نویسنده: موریس مترلینگ
مترجم: عنایت الله شکیباپور
ناشر: سعیدی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 288
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1361 - دوره چاپ : 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو

 

مروری بر کتاب

 کتاب حاضر مجموعه‌ای از اسرار و رموز عالم هستی است که پیرامون بخشی از آنها صحبت به میان آمده است. متافیزیک به دنیای مافوق ماده تعلق دارد. در این کتاب نیز سؤالاتی از قبیل علت خلقت انسان، حقیقت روح، مرگ و جهان پس از مرگ مطرح می‌شود. من در این مدت برای شما کتابهای زیاد نوشتم و درباره اسرار خلقت تا جائیکه ممکن بود مطالبی نوشته و اسراری را که در سرنوشت انسان وجود داشت بر ملا ساختم اما در این بین بعضی ها به من خرده گرفته و گفتند در حالیکه شما اعتراف می کنید که چیزی نمی دانید برای چه می خواهید درباره مسائلی که نمی دانید حرف بزنید.آیا ممکن است روح بدون بدن زنده شود؟ سئوال عجیبی است که تاکنون هیچکس نتوانسته است به آن جواب بدهد.

مسئله مهمی که در حال مرگ برای من مسلم بود اینکه در يك تاریکی سخت فرو رفته بودم اما در همین تاریکی چیزهائی را می دیدم ، مثل اینکه موجودات متحر کی باستقبال من آمده اند ، اما بخاطر ندارم این موجودات چه کسانی بودند، آیا اقوام و پدران ما بودند که باستقبال ما می آمدند؟ اما من در حقیقت در آن تاریکی مطلق بروشنی تمام این موجودات را می دیدم . پس برای چه از مرگ وحشت داریم ؟ مر گ که چیز مهمی نیست ، آیا اینهمه بدبختی ها و دردها که در دوره زندگی با آن روبرو هستیم برای ما چه لذتی دارد که از مرگ واهمه کنیم ، وقتی می دانیم در مرگ تمام این دردها تمام می شود برای چه باید ترس داشته باشیم .

درمورد دیگر بخاطر میآورم که وقتی پدرم در حال نزاع بود و چند لحظه بیشتر بزندگی او باقی نمانده بود ، ما تلاش می کردیم با دادن دارو او را از مرگ نجات بدهیم. اما میدانید او در آن حال چه می کرد ؟ هنوز یادم نمی رود دست خود را تکان می داد که ما از حوش او دور شویم و قیافه ای عصبانی به خود گرفته بود و با حرکت دادن دست و قیافه تلخ مثل این بود که ما می گوید دست از سرم بکشید ، شاید او در آن حال چیزی را می دید که میخواست زودتر به استقبال آن برود و خوشحال بود از این که در حال مردن است.

مردگان همیشه در حالت رؤيا بسراغ ما می آیند اگرچه حرفی نمی زنند که چیزی بدانیم باین دلیل است که می دانند ماهم دیر یا زود بسراغ آنها خواهیم رفت. اگر مردگان روزی زنده می شدند دیگر از مرگ نمی ترسیدند زیرا چیزهائی می دیدند که وحشت مر گرا بکلی تغییر شکل می داد . اشتباه نکنید مرگ عبارت از نبودن نیست، بلکه فنای موجودیتی است که اکنون صاحب آن هستیم و بعد از مرگ چیز دیگر می شویم که حال آنطور نیستیم .

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات