دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

داستان یک انسان واقعی ؛ دو جلدی

داستان یک انسان واقعی ؛ دو جلدی
داستان یک انسان واقعی ؛ دو جلدی
درحال حاضر موجود نمی باشد
داستان یک انسان واقعی ؛ دو جلدی
داستان یک انسان واقعی ؛ دو جلدی

داستان یک انسان واقعی

نویسنده: بوریس پوله وی
مترجم: گامایون

ناشر: قدیانی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 540
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1376
دوره چاپ: 1 

کمیاب - کیفیت : در حد نو 
 

مروری بر کتاب 


در بحبوحه سال 1942 از در سنگین بلوطی رنگ بیمارستانی درمسکو جوانی از در خارج شد. جوان فرنج یقه باز خلبانی ارتش و شلوار راسته فرمی به تن داشت... داستان در مورد یه خلبان شوروی سابقه که هنگام درگیری با هواپیماهای آلمانی توی جنگ جهانی دوم توی یه جنگل سقوط میکند و ...

“الکسی مره‌سیف” با مهمات تمام شده و هواپیمایی محاصره شده توسط چهار هواپیمای آلمانی بسوی خطوط دشمن هدایت می‌شود. او کشته شدن را به اسارت ترجیح داده و دست به فرار می‌زند. اما درنهایت هواپیمایش مورد اصابت گلوله قرار گرفته، سقوط می‌کند. پس از به هوش آمدن خود را زخمی و نزار در میان انبوه درختان جنگل می‌بیند. پاهایش چنان آسیب دیده که قادر به تحمل وزن او نیست. اما حس جوشان زندگی در دلش درخشیدن می‌گیرد و او را وادار به تلاش برای رساندن خود به خطوط نیروهای خودی می‌کند. هجده روز تحمل درد، گرسنگی و سرما. خود را به یک روستا در محدوده مناطق نیروهای خودی می‌رساند. دوستانش او را یافته و به بیمارستانی مشهور در مسکو منتقل می‌کنند. جایی که در آن به او بواسطه‌ی هجده روز خزیدنش در جنگل، لقب خزنده داده‌اند. «بی چون و چرا باید برید والا کلکت کنده است!» پروفسور “واسیلی واسیلیوویچ” پزشک معالج آلکسی است که این را به او می‌گوید. حرفی که الکسی را به اوج نا امیدی می‌رساند.

او پاههایش را از زیر زانو از دست می‌دهد. چنان احساسی بر وی حاکم شده که با خود می‌گوید «اگر می‌دانستم کار به اینجا خواهد کشید مگر می‌خزیدم؟! طپانچه‌ام که سه فشنگ داشت!» اما خبری به او می‌رسد. هم اتاقی مجروحش سرهنگ “سیمون وارابیوف” از فرماند‌هان جنگ مجله‌ای به او می‌دهد که در آن از خلبانی روس نوشته‌اند که در جنگ اول جهانی بعد از این که یک پایش را در اثر جراحت گلوله از دست می‌دهد، برای خودش پایی مصنوعی ساخته و با تمرین فراوان دوباره به نظام و هواپیمایش بازگشته. این نکته الکسی را به این فکر می‌اندازد که اگر او توانسته من هم می‌توانم.

به یکباره روحیه‌ی او عوض شده و تصمیم می‌گیرد باز به هواپیما و پرواز باز گردد. با سرسختی تمام پاهای مصنوعی را که برایش ساخته‌اند را به خود بسته به تمرین راه رفتن و ورزش می‌پردازد تا قابلیت‌های گذشته خود را بازیابد. در این راه نه دردهای شدید ناشی از معلولیت و نه مخالفت مقامات مافوق و موانع قانونی او که با عشق پرواز و جنگیدن در راه میهن شب و روز می‌گذراند را از هدفش باز نمی‌دارد. تا اینکه سرانجام تلاش‌هایش به ثمر نشسته و این بار با وجود نداشتن دو پا بسیار قدرتمندتر و متبحرتر از گذشته به خط مقدم جبهه باز می‌گردد و نبردهایی پیروزمندانه‌ای را بوجود می‌آورد …

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات