دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

اصحاب آخرالزمانی

اصحاب آخرالزمانی

نویسنده: مهدی قربانی
ناشر: مرکز فرهنگی مطاف عشق
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحات: 96

اندازه کتاب: خشتی کوچک - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب 

نگاهی کوتاه به زندگی بیش از 40 تن از شهدای دفاع مقدس به همراه خاطراه ای کوتاه از هر کدام

کتاب اصحاب آخر الزمانی امام حسین (علیه السلام)، چهل و پنج حکایت عاشقانه از ارادت شهدای والامقام به سید و سالار شهیدان حسین بن علی (علیهما السلام) است که گاه در کلام، گاه در رفتار و گاه در دست نوشته های آنان متبلور شده است. آزادسازی کربلا و زیارت قبر شش گوشه امام حسین (علیه السلام) از اهداف و آرزوهایی بود که شهیدان در طول هشت سال جنگ تحمیلی، همواره از آن به عنوان یک آرمان یاد می کردند. ن

مونه ای از این دست، قسمتی از نامه شهید «اسماعیل کتابی» است که در منطقه عملیاتی «جزیره مجنون» خطاب به یکی از بستگانش نوشته است. در این دست نوشته آمده است: «ناراحت من نباشید، من حالم خوب است. راستی رضا، ما چند نفر هستیم که به امام حسین(علیه السلام) قول دادیم وقتی کربلا را گرفتیم بغل درِ صحن اباعبدالله (علیه السلام) یک قهوه خانه صلواتی درست کنیم و قند و چاییش پای خود امام حسین (علیه السلام). خوب دیگر عرضی ندارم و دیگر سرتان را درد نمی آورم. دیدار در کربلا خداحافظ!. حالا هر وقت راهی دیار جنون شدی و نگاهت به گنبد طلای حضرت امام حسین بن علی(علیهما السلام افتاد، به یاد شهیدانی باش که جانشان را در راه آزادی کربلا و زیارت شش گوشه سیدالشهدا (علیه السلام) فدا کردند... و به یاد اسماعیل که قربانی راه حسین علیه السلام شد».

در بخش دیگری از کتاب، سخنی از شهید برونسی آمده که به این شرح است::«اسلحه و وسیله درست است که باید باشد، ولی آن شخصی که می خواهد ماشه آر.پی.جی را فشار بدهد، باید قلبش از عشق حسین بن علی (علیهما السلام) پر شده باشد، وگرنه نمی تونه جلوی تانک های پیشرفته دشمن رو بند بیاره». انگار این جمله برای امروز گفته شده، برای من و تو. مایی که امروز در خط مقدم مقاومت ایستاده ایم. آری عشق به امام حسین(علیه السلام) گوهری است که در میدان جنگ باید از آن لبریز باشی. حالا فرقی ندارد که در میدان نبرد اسلحه به دست گرفته باشی یا در کارزار تهاجم فرهنگی عَلَمِ اسلام را برافراشته باشی.

در بخش دیگری از این کتاب آمده است: «آخرین باری که آمده بود مرخصی، گفت اسم تیپ ما رو گذاشتند امام حسین(علیه السلام)... گفت چون اسم تیپ ما امام حسین (علیه السلام) است، دوست دارم مثل امام حسین (علیه السلام) شهید بشم... شهید که شدم باید منو از روی پاهام بشناسید... وقتی که شهید شد، رفتم بالای جنازه اش. روی تابوت را کنار زدم، سر نداشت...»

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات