

- موجودی: موجود
- مدل: 180289 - 87/1
- وزن: 1.00kg
گل رنج های کهن
نویسنده: جلال خالقى مطلق
به کوشش : علی دهباشى
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 444
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1372 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه روکش سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
برگزیده مقالات درباره ی شاهنامه فردوسی
دکترجلال خالقی مطلق سالیان دراز است که به پژوهش و کندوکاو در باره ی حماسه ی بزرگ ملی ایرانیان ، شاهنامه ، اشتغال دارد و حاصل عمری تلاش او در این راه ، گذشته از تدوین نسخه ای انتقادی و معتبر از شاهنامه که بخشی از آن انتشار یافته ، مقاله های متعددی است که در زمینه های گوناگون مرتبط با شاهنامه و تاریخ نوشته است....
چرا فردوسی شاهنامه را به نام محمود کرد ؟
حکیم برگ از جوانی تا پیری با آرمان مقدسی که در سراسر شاهنامه می درخشد زیسته و شعر سروده بود .او به فرمان دل و روح خود رفته بود ، و چشم به دنیا نداشت .تا جوان بود از مال دنیا بی نیازبود و تنها آرزویش این بود که پیام شاهنامه به گوش همه ی ایرانیان برسد تا با زنده شدن خاطرات باستانی روح همبستگی و پایداری درمیان ایرانیان نیرو گیرد و موجبات بقای ایران فراهم آید .
رسیدن به این آرزو نیاز به حمایت فرمانروای مقتدری داشت .دراوضاع و احوال آن روزگار انتشار و بقای یک کتاب آن هم کتابی با حجم نامحدود شاهنامه جز با اراده و تصمیم یک فرمانروای مقتدرامکان نداشت .به همین سبب است که سنت براین جاری شده بود که هرکتابی به نام ممدوحی تألیف شده بود .
فردوسی در آغاز کارخویش امید به پادشاهان سامانی یا خاندان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق داشت .اما آن امیدها برباد رفت وقتی سن و سالش به 65 سالگی رسید و پیری و بیماری و تنگدستی بر او فشار آورد ، این نگرانی در او قدرت گرفت که شاهکار عظیمش به حد انتظار انتشار نیاید .
در این هنگام دولت سامانی برافتاده بود و محمود غزنوی به قدرت رسیده بود و هنوز به نحوی که گفتیم به راه و روش ایران دوستی سامانیان می رفت و دم از حمایت اهل دانش و ادب می زد و آوازه ی شعر دوستی و شاعر نوازی او در افتاده بود و شایسته ترین کسی می نمود که شاهنامه به نامش گردد .تا هم امکانات وسیع دستگاه سلطنت ازخوشنویسان و نقاشان و تذهیب کاران و کتاب آرایان موجب تکثیرنسخ کتاب را را به نحوی که شایسته ی آن بود ، و گسترش پیام آن را فراهم سازد و هم بنا به معمول عصر و طبق وعده ای که وابستگان دستگاه محمود به او داده بودند صله ای برسد که در آن سالهای پیری و ناتوانی و تنگدستی آسایشی به زندگی او بخشد . در 65 سالگی شاعربود که فردوسی بعدها این ابیات را مرور و درمقدمه داستان جنگ بزرگ کیخسرو افزود :
بپیوستم این نامه ی باستان
پسندیده از دفتر راستان
همی داشتم تا کی آید پدید
جوادی که جودش نخواهد کلید
چنین ،سال بگذاشتم شصت و پنج
یه درویشی و ،زندگانی به رنج
چو پنج از برسال شصتم نشست
تن اندر نشیب و سرم سوی پست
رخ لاله گون گشت برسان کاه
چو کافور شد رنگ مشک سیاه