فیروزه

نویسنده: جلال اکرامی
مترجم: هوشیار رزم آزما
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 625
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 1 

مروری بر کتاب

دختر آتش

سال 1900 میلادی بود . خورشید تفته تابستان در تمامی روز پرتو سوزان خود را بر بام خانه ها و خیابان ها و کوچه ها و بن بست های بیشمار شهر بزرگ و بر گنبدهای مسجدها ، برقصرها ، رواق ها و گلدسته ها و قبرها و مقبره های گورستان فرو پاشیده بود و اینک خسته و ارغوان رنگ ، داشت غروب می کرد  .این شهر قدیمی روزهای خوش و نیز روزهائی نه چندان شاد به خود دیده بود و در دوران شکوفائیش شگفتی هائی به جهان ارمغان کرده بود و مهد مردان نامدار شده بود .

روزی که داستان ما آغاز شد کمب بعد از ظهر پیرزنی خمیده پشت لنگ لنگان و عصازنان در این کوچه راه می رفت .موهای خاکستریش را با چارقدش پوشانده بود و پیراهنی از چیت که تا قوزک پایش را گرفته بود به تن داشت.