![شنل و چند داستان دیگر شنل و چند داستان دیگر](https://www.iketab.com/image/cache/catalog/_%20-/485-300x300h.jpg)
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 146298 - 71/2
- وزن: 0.50kg
شنل
نویسنده: نیکلای گوگول
مترجم: مهین دانشور
ناشر: چکامه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 240
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ فاقد شناسنامه
مروری بر کتاب
پنج داستان
گوگول یک روز صبح از خواب برخاست و دید مشهور شده است. این جمله ی طنزآمیز بدین منظور گفته شد تا این نکته پیش کشیده شود که نیکلای گوگول زمانی از شهرت یک قصه نویس ماهر و توانمند برخوردار شد که هنوز بیست و سه سال بیشتر نداشت و این شهرت زمانی نصیبش شد که بخش اول مجموعه داستانی «شب ها در مزرعه نزدیک دیکانکا» را در سال 1831 منتشر کرد.
الکساندر پوشکین شاعر و منتقد مشهور روسی اثرش را ستود و بن مایه های شاعرانه اش را انگشت نهاد. برای گوگول جوان که دو سه سالی از سکونتش در سن پترزبورگ نمی گذشت جدا کردن یکباره ی دل و روح از زادگاهش «روسیه ی کوچک» دشوار می نمود. اوکراین یا روسیه ی کوچک با آنکه از پیشینه ی فرهنگی و تاریخ طولانی برخوردار بود، استانی پرت و عقب مانده به حساب به حساب می آمد و اهالی اش روستایی ساده دل بی سواد محسوب می شدند.
گوگول جوان توانست با وجودِ بر حضورِ جسمش میان سن پترزبورگ سرد و ساکتی که آکنده از ساختمانهای سنگی و بتونی اداری و دولتی بود، روحش را به پرواز در آورد و تخیلات شاعرانه و رمانتیکش را در فضاهای روستایی اوکراین بپروراند و حاصلش را در قالب افسانه های بومی و عقاید خرافی روستاییان منطقه به نگارش در آورد.
خاطرات کودکی، یادمانده های عاشقانه، نعمت های گوناگون و رنگارنگ، زندگی مردم روستا، رنگین کمان تپه ماهورها و جلگه های فراخ جملگی فضایی رمانتیک و طبیعت گرایانه ایجاد می کرد تا بیانگر دلبستگی های نویسنده باشد. این دلبستگی بن مایه هایش را از زندگی توده ی مردمی ساده و بی آلایش می گرفت که روحشان را آنچنان با طبیعت عجین ساخته بودند تا «تکرار و یکنواختی» به مثابه ی قانون طبیعت به آیین مقدس و تخطی ناپذیر زندگی شان بدل شود....
داستان شنل اثر جاودانه ي نيكلاي گوگل نويسنده تواناي روسي است. شخصيت اصلي داستان آكاكي است . با نامي محمل كارمند ثبت مراسلات.آدمي كه حتي اسمش معني ندارد و از نظر اداري تقريبن كارمندي دون پايه به شمار مي رود. آكاكي در زندگي اش سخت انعطاف نا پذير است و كوچكترين تغييري در كارش در روحياتش اثرات جدي به بار مي آورد.دنيايي كه در آن زندگي مي كند كاملن محدود و تك بعدي است. و او در آن تك بعد هم كاملن راكد است...
سرگذشت غمانگیز کارمند حقیری است که پس از سالها محرومیت موفق میشود شنلی تهیه کند تا خود را گرم نگه دارد، اما در نخستین روزی که آن را بر تن میکند شنل را از او میدزدند و او از این غصه بیمار میگردد. وصف بینوایی مرد بیچاره و فداکاریهای او برای خرید شنل، شبهایی که در تاریکی به سر میبرده و چراغ روشن نمیکرده، مقدار غذایی را که از برنامهی زندگی حذف کرده و چشمپوشیهایش از خرید چیزهای ضروری زندگی، همهی اینها چنان است که خواننده را به نوعی تشویش دچار میکند....
در داستان یادداشتهای یک دیوانه یک کارمند دون پایه از سطح پایین نظام طبقاتی زمان داستان در حالی که مدیرش به خاطر کارهای عجیبش او را دیوانه می پندارد با دیدن دختر مدیر کل اش (سوفی)،در خیابان عاشق او شده و شروع به نوشتن یادداشتهایش می کند. البته این عشق بر خلاف نظام اجتماعی جامعه است و او هیچگاه به مقصودش نخواهد رسید. نارضایتی از این نظام اجتماعی و روابط بالادستان و زیردستان درون مایه ی یادداشتهای این مرد و موضوع داستان است که با زبانی ساده، شعر گونه و طنز آلود برای خواننده بیان می شود.
«یادداشتهای یک دیوانه» نخستین داستان مهم روسی است که در آن مضمون کارمند اداری فقیر و بیچاره مطرح می شود، نخستین داستانی است که به جنبه تلخ و نامطبوع زندگی در پطرزبورگ می پردازد، و نخستین داستانی است که مسائل حیاتی زندگی روزمره را وارد ادبیات روسی کرده است. در این داستان، گوگول این سؤال را مطرح می کند که جایگاه انسان در جهانی که فاقد ارزشی برای خود است چیست و فقدان مطلق هرگونه انگیزه و آرزو، حتی آرزوهایی از نوع آرزوهای مرد دیوانه را در تمام سطوح تصویر می کند.
نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ
داستان این کتاب درباره دو ارباب روسی است که نام کوچک هر دو ایوان است. دوستی و علاقه این دو فرد به هم شهره آفاق است و سال هاست که در کنار هم هستند. اما یک روز سر یک تفنگ، دعوا می کنند و همین نزاع کوچک پایه محکم دوستی شان را متزلزل می کند و از آن پس نزاعی طولانی بین شان شکل می گیرد که به سرانجامی نمی رسد. گوگول در این اثر، زندگی پیش پاافتاده و مبتذل مردم عامی را با لحنی طنز به نمایش می گذارد.
راوی داستان، دانای کل است. اما ابتدای داستان به نظر می رسد شخصی چاپلوس که مقهور جلال و شکوه زندگی این دو ارباب شده مشغول معرفی آن ها به خواننده است. با این وجود در لایه زیرین این چاپلوسی ها گوگول با زبان کنایه خساست، طمع و سنگدلی این دو نفر را به خوبی نشان می دهد. داستان از تفاوت های ظاهری و خصوصیات زندگی این دو نفر آغاز می شود تا در فصل بعدی وارد ماجرای اصلی داستان شود؛ ماجرایی که به متعلقات یکی از ایوان ها مربوط می شود، تفنگی که در دست یکیشان است و آن یکی طالبش شده است.
فهرست
زندگی نامه و نقدی بر آثار گوگول
یادداشتهای یک دیوانه
دماغ
شنل
نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ
اشپونکاو خاله اش