دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

کوتاه ترین داستان های جهان ؛ 55 کلمه ای

کوتاه ترین داستان های جهان ؛ 55 کلمه ای
درحال حاضر موجود نمی باشد

کوتاه ترین داستان های جهان 

نویسنده: استیو ماس
مترجم: اسدالله امرایی
ناشر: سالی
زبان کتاب: فارسی - انگلیسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1

کیفیت : درحد نو _ نو

 

مروری بر کتاب

عنکبوت تازه داماد آشفته به تار عنکبوت ماه عسل‌شان برگشت. دیشب خوش گذشته بود، اما امروز صبح لکه قرمزی روی شکم او دید. آن روز عصر حرفی نزد، تا آن‌که مخلوط مگس را سرکشیدند. عنکبوت ماده دست انداخت دور گردن او. «زیادی ساکتی؟ چی تو را می‌خورد؟» آخرین چیزی که عنکبوت نر دید برق نیش او بود....

بیلی دزده کیف می کرد که ساعت کارش کم است. یک روز صبح از زیر حفاظی خزید و وارد خانه ای شد. جنس های سبک وزن قیمتی را توی ماشین خودش پر کرد. آخرین باری که رفت تو می خواست جلو تلوزیون لقمه ای غذا بخورد و توی خانه ای که یک بار سم زده بودند تا دوباره بیایند و سم پاشی کنند، خوابش برد...

داستان های این مجموعه از نظر کوتاه بودن و استفاده ی محدود از کلمات به هم شباهت دارند. اما موضوع آن ها یکی نیست. در آنها شوخی های سطحی ، عواطف عمیق انسانی ، عشق ، خیانت ، جنایت و ... دیده می شود. کوتاهی داستان ها مانعی برای ذهن خلاق ایجاد نکرده. داستان های پنجاه و پنج کلمه ای کوتاه ترین شیوه ی داستان گویی است ؛ در آن کلمات برای هرچه موثرتربودن ، با دقت فوق العاده ای انتخاب شده اند.

این شیوه ای است که اگر هنری ناچار بود داستانی را پشت یک کارت معرفی بنویسد انتخاب می کرد. این قصه ها نشان می دهند اگر نویسنده حرفی برای گفتن و قصه ای قابل شنیدن داشته باشد ، می تواند آن را فقط در چند خط روی کاغذ بیاورد.

فقط یکی از داستان ها را بخوانید. بعد سعی کنید کتاب را ببندید و از خواندن بقیه داستان ها صرف نظر کنید. نمی توانید! بارنابی کونراد ... یکی از داستان های او. هنری را تصور کنید که آن را به ناچار پشت یک کارت معرفی نوشته باشد... «هدیه ای بی نظیر برای آن هایی که ادعا می کنند گرفتارتر از آن هستند که بتوانند وقتی را برای مطالعه اختصاص دهند، این داستان ها مثل ساندویچ های کوچک هستند... غیرقابل مقاومت اند.»
سوگرفتون

یک داستان تا چه اندازه می تواند کوتاه باشد و باز هم داستان محسوب شود؟ سال ها پیش، چارلز شولتز در یکی از کمیک های تصویری اش به این سوال پاسخ داده است. یک بار لینوس از لوسی پیر و خمیده قامت به اصرار خواست برای او داستانی تعریف کند. لوسی غرولندکنان قبول کرد. او گفت: «مردی به دنیا آمد. زندگی کرد و مرد. پایان.» این کوتاه ترین داستانی است که تابه حال خوانده ام. اما برای من مانند لینوس این داستان راضی کننده نبود.

بنابراین شاید باید این سوال را به نحو دیگری مطرح کرد: یک داستان تا چه اندازه می تواند کوتاه باشد و باز داستان خوبی محسوب شود؟ حد ممکن برای نقل داستانی که بتواند خواننده را راضی کند، چقدر است؟ فکر می کنم پاسخ را پیدا کرده باشم و از آن جا که شما هم در این لحظه این کتاب را در دست دارید، پس پاسخ را پیدا کرده اید.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات