دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

کمونیسم رفت ، ما ماندیم و حتی خندیدیم

کمونیسم رفت ، ما ماندیم و حتی خندیدیم
درحال حاضر موجود نمی باشد

کمونیسم رفت ، ما ماندیم و حتی خندیدیم

نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ
مترجم: رویا رضوانی
ناشر: گمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 288
اندازه کتاب: پالتویی - سال انتشار: 1398 - دوره چاپ:

 

مروری بر کتاب

تجربه و هنر زندگی 1

اینجا از همان اوایل جوانی می‌فهمید که سیاست مفهومی انتزاعی نیست، بلکه نیرویی است عظیم که بر زندگی روزمره مردم تاثیری تعیین کننده می‌گذارد... ما برای اینکه بتوانیم ادامه بدهیم، می‌بایست قلمروهایمان را تقسیم می‌کردیم و مرزی بین زندگی خصوصی و حوزه عمومی می کشیدیم. حکومت می‌خواست همه چیز عمومی باشد... اما هرچیز عمومی متعلق به دشمن بود...

این کتاب شامل چند خاطره به روایت زنی است که در دوران حکومت کمونیسم و در دوران فروپاشی یوگسلاوی و آغاز جنگ در کشورهای تحت سلطه کمونیسم زندگی کرده است. همچنین کتاب شامل مقاله‌ای درباره احوال زنان در کشورهای کمونیستی است.

دراکولیچ روزنامه نگار و رمان نویس با شوخ طبعی و همدلی درباره تجربیات خود و سایر زنان کشور های اروپای شرقی در دوران کمونیسم که پشت این پرده ی آهنی زندگی می کردند و رنج می کشیدند می نویسد . مقالات او همانند پرتره ای از واقعیت در پس لفاظی ها، عواقب این رژیم ها را نیز شرح می دهند: ممکن است دیوار برلین سقوط کرده باشد ، اما ایدئولوژی آن نمی تواند به سرعت از بین برود و زنگی سپری شده با ترس به این راحتی فراموش نخواهد شد.

اثر بر رابطه ی شدیدی که دراکولویچ میان اشیاء مادی با روح، زنانگی و فردیت کشف کرده است متمرکز است.او این رابطه را نتیجه ای اجتناب ناپذیر از یک سبک زندگی مشخص می داند سبکی که سرمایه داری و کالای شدن را انکار می کند اما علی رغم آن در نهایت نتیجه ی این سبک زندگی ترکیبی از این دو است. او به بررسی سختی هایی که زنان با آن روبرو هستند می پردازد و به رژیمی که به زنان اجازه دستیابی به اساسی ترین مواد که به آنها این امکان را می دهد که زنانگی خود را ابراز کنند را نمی دهد.

به بهانه ی بورژایی بودن حتی اجازه نمی دهد آن مدل لباس هایی را که به آنها احساس زن بودن را می دهد بپوشند. در این کتاب می خوانیم "من سفر کردم تا این تغییرات بعد از انقلاب را از نزدیک خصوصا در زندگی زنان کشورهای مختلف ببینم. من با زنان در آشپزخانه هایشان نشستم و آنها از زندگی شان، از بچه هایشان و از مردانشان برایم حرف زدند و من دیدم طرح کلی زندگی هامان تقریبا عین هم است. ما زن ها چشم انداز مشترکی در زندگی داشتیم که با چشم انداز مردها متفاوت بود. ما از پایین به مسائل نگاه می کردیم و چشم اندازمان ساده و پیش پا افتاده بود...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات