کلمات

نویسنده: ژان پل سارتر
مترجم: حسینقلی جواهرچی
ناشر: کاوه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 337
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1348 - دوره چاپ: 3

کمیاب - کیفیت : درحد نو

مروری بر کتاب

منظره بگور سپردن یک مرده و تماشای گورستان ترسی در دلم راه نمی داد. همان ایام که مادربزرگ من بیمار شده بود و نفس های آخر را می کشید، چند روز قبل از فوت مادربزرگ تلگرافی بما کرده و مارا به بالین او فراخوانده بودند، وقتیکه ما به تیویه رسیدیدم مادربزرگ هنوز در قید حیات بود، دوستان خانواده مرا سرگرم می کردند و از کنار بیمار دور می ساختند، تعدادی اسباب بازی به من داده بودند تا متوجه مرگ زن رنجیده ای که یک عمر را در بدبختی گذرانده بود نشوم. ولی برخلاف اندیشه آنان، ماجرای دردناک بیماری مادربزرگ را می دانستم و عزادار بودم …

....من و سینما سن ذهنی یکسانی داشتیم.هفت ساله بودم و خواندن می‌دانستم.سینما دوازده ساله بود و حرف زدن نمی‌دانست.می‌گفتند اول کارش است و پیشرفت خواهد کرد...مردن همه چیز نیست باید به هنگام مرد...

کتاب کلمات مدال دو رویه ایست که جنبه های مادی و معنوی حیات را به طرزی بدیع و دلنشین در نظر خواننده آشکار می سازد. اتوبیوگرافی نویسی یک رسم دیرین در بین نویسندگان است و نویسندگان زیادی را داریم که خاطرات خود را به رشته ی تحریر در آورده اند. اما مطمئن باشید که این یکی با همه ی آنها متفاوت است .

کلمات؛ یادداشت هایی ست که نویسنده از ده سال آغازین عمر خویش نوشته است . ده سالی که شاید می توان شادترین سالهای عمر یک انسان نامید ولی می بینیم که در مورد سارتر این صدق نمی کند . سارتر در این رمان چنان شخصیت کودکی خویش را تحلیل نموده است که تمامی روان شناسان از تحلیلی این چنین عاجزهستند .

شاید سارتر در این تحلیلی که نامش را (( کلمات )) گذاشته است می خواهد شکل گیری شخصیتی این چنین در آینده را توجیه کند . او به این معتقد بود که تمامی آینده ی یک فرد در گروی گذشته و کودکی وی است . همان چیزی که فروید نیز بر آن تاکید می ورزید...