چرا به فاحشه خانه رفتم!

چرا به فاحشه خانه رفتم!

نویسنده: مهدی مشایخی
ناشر: دانش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 216
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ : 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو

مروری بر کتاب

تجزیه و تحلیل بعضی از مسائل زندگی ساز در پرتو اسلام

شخصی انساندوست به فاحشه خانه میرود تا بفهمد چرا برخی از زنان پرده ی عفت و حیا را دریده راهی این کانون فساد و پلیدی میشوند. در آنجا به دختری با کمال و با ایمان برمیخورد که به عللی که در کتاب مکتوب است،تازه به فاحشه خانه آمده و هنوز به ناپاکی دامن نیالوده است ...

بدانید که مردان هوسباز بسیارند که قلبشان از عشق و محبت شما خالی است ولی به دروغ با شما عشق و محبت می کنند و می خواهند شما را آلت اجرای هوس خود سازند و عفت و سعادت آن را قربانی شهوت پلید خویش نمایند اگر اینان آنچنان که اظهار می‌کنند واقعاً عاشق دلباخته شمایند و تا سر حد پرستش دوستتان دارند چرا هنگامی که کام شهوت بار آنان را شیرین  نمی کنید درصورتی که بتوانند پنجه به خونتان می آلایند و با کمال نامردی به زندگی شما خاتمه می دهند اکنون نامه عاشقانه را که جوانی به دوشیزه محصلی نوشته را در مقابل چشمان شما می‌گشایم ؛ تا ببینید نخست چگونه به او اظهار عشق و علاقه نموده و بعد چون آن دوشیزه به آب وصال خود آتش شهوت وی را ....

در یک غروب پاییز ، غروبی به رنگ افسردگی‌ها و به طعم غریبی‌ها، آن زمان که در خانه ماندن دلتنگی می‌آورد و انسان به ناچار قدم از خانه بیرون می‌گذارد ، من برای تکمیل تحقیقات خود پیرامون فحشاء و علل انحراف دختران و زنان ، به یک فاحشه‌خانه رفتم و این نوشته‌ها که هم‌اکنون در مقابل شما قرار دارد برداشت‌های من از آن غروب پاییزی است.

طبقه بندی خانم‌ها
در فاحشه‌خانه ، جائی که مشتی انسان، بر اثر عواملی به ناچار مجبور به تن‌فروشی هستند، می‌توان خانم‌ها و انسان‌هایش را به سه طبقه تقسیم کرد: طبقه اول خانه‌های لوکس و گران‌قیمتی که مجهز به وسایل خنک‌کننده و گرم‌کننده و دیگر تشکیلات است. در این خانه‌ها زنانی به سر می‌برند که تازه قدم به فاحشه‌خانه گذاشته‌اند و هنوز رنگ و بوئی و طراوتی دارند، این خانه‌ها...