دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

پژوهشی تطبیقی در الهیات دکارت ؛ زرکوب

پژوهشی تطبیقی در الهیات دکارت 

نویسنده: قدرت الله قربانی
ناشر: کلبه معرفت
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 320
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب 

در اين كتاب، الهيات دكارت با ابعاد گستردة آن بررسي مي‌گردد و براي انجام اين امر، ضمن بررسي مباني و ساختار فلسفة دكارت، كه مهم‌ترين آنها روش شك، كوژيتو، مفاهيم واضح و متمايز، تصورات فطري و عليت است و نقش و جايگاه اين مباني در شكل‌دهي به فلسفة دكارت تبيين مي‌شود. سپس مباني و تقريرات دوگانه برهان علامت تجاري و نيز مهم‌ترين انتقادات وارده بر اين مباني و تقريرات و پاسخ‌هاي دكارت تحليل و ارزيابي مي‌شوند.

در نهايت ماهيت و ويژگي صفات خداي دكارت مورد ارزيابي و سنجش نهايي قرار مي‌گيرد. همچنين در اين تحقيق نشان داده مي‌شود كه چگونه الهيات دكارت براساس ساختار فكري و فلسفي او، يعني روش دكارتي مبتني بر رياضيات، نقش ذهنيت دكارت در فهم و تفسير خدا از مقام متعالي خود براي تنظيم ساختار فلسفة او، بالاخص تضمين حقايق طرح شده از سوي او و ايجاد حركت در عالم طبيعي مورد استفاده قرار مي‌گيرد كه باعث واكنش‌هاي ايجابي و سلبي بعد از او مي‌گردد.

دکارت را باید از بنیان گذاران تمدن غرب به شمار آورد. شک دکارت و آن جمله ی معروف من می اندیشم پس من هستم یکی از جملات تمدن ساز در جهان غرب پس از قرن 15 بوده. نفوذ اندیشه ی الوهیت در ذهن متفکران، به ویژه فیلسوفان چه در جهان غرب و چه در جهان اسلامی بسیار گسترده و عمیق است...

... خدای دکارت در خدمت توصیف و تبیین و تضمین اعتبار عالم دکارتی است، به عبارت دیگر چیزی که به تصور خدا در ذهن دکارت اعتبار تام می بخشید، استعداد قابل توجه اش بود. برای این که مبدا شروع تفسیری به کلی علمی از عالم واقع شود، از آن جا که خدای دکارتی از نظر مابعدالطبیعی خدایی حقیقی بود اصول و مبادی علم حقیقی طبیعت (فیزیک) را برایش مهیا کرده بود. از آن جا که ممکن نبود خدای دیگری برای علم طبیعت اصولی را که برای شرح و تفسیر منظم بدان محتاج بود فراهم آورد، خدای دیگری بجز خدای دکارتی نمی توانست به هیچ وجه خدای حقیقی باشد.

مولف در این پژوهش با اشاره به نفوذ اندیشه‌ی الوهیت در ذهن متفکران، به خصوص فیلسوفان غرب و جهان اسلام، این اندیشه را به مدت 25 قرن در غرب و شرق عالم، جاری می‌داند. تا آن جا که نفوذ این اندیشه را تا عصر پست‌مدرن که یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن مرگ خدا یا غیاب خدایان و امر قدسی است دانسته است.

وی در خصوص اندیشه‌ی قدسی دکارت ـ فیلسوف قرن 16 و 17 میلادی ـ می‌گوید: 'خدای دکارتی در خدمت توصیف و تبیین و تضمین عالم دکارتی است. به عبارت دیگر، چیزی که به تصور خدا در ذهن دکارت، اعتبار تام می‌بخشید، استعداد قابل توجهش بود، برای این که مبدا شروع تفسیری به کلی علمی از عالم واقع شود. از آن جا که خدای دکارتی از نظر مابعدالطبیعی، خدایی حقیقی بود، اصول و مبادی علم حقیقی طبیعت (فیزیک) را برایش مهیا کرده بود.

از آن‌جا که ممکن نبود خدای دیگری برای علم طبیعت، اصولی را که برای شرح و تفسیر منظم بدان محتاج بود فراهم آورد، خدای دیگری به جز خدای دکارتی نمی‌توانست به هیچ‌وجه خدای حقیقی باشد. به همین جهت، خدای 'توماس باسیر' از خدای فلسفی ارسطو برای رسیدن به خدای مسیحی یعنی 'آن کسی که هست' بود، ولی خدای دکارت، نزول از خدای مسیحی به یک اصل اولیه‌ی فلسفی بود یعنی توماس، خدای فلسفی ارسطو را به خدای مسیحی و الهی تبدیل کرد ولی دکارت، خدای مسیحی را به اصول نخستین فلسفی تبدیل کرد چون دکارت برای تبیین نظام فلسفی خویش از خدای مسیحی نمی‌توانست استفاده کند، بنابراین خود این خدا و صفات آن را طوری توصیف کرد که برای تبیین عالم دکارتی، کاربرد داشته باشد. زیرا عالم دکارتی، عالم مکانیکی بر اساس ویژگی‌ها و صفات هندسی مکان و قوانین حرکت بود که خدا تنها تبیین کننده‌ی چنین عالمی بود.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات