دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

ویرانه های شوش

ویرانه های شوش

نویسنده: حبیب الله صمدی
ناشر: راستی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 88
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 1 

کمیاب یا دست دوم - کیفیت : خوب ؛ گوشه جلد کتاب افتادگی دارد

 

مروری بر کتاب 
مصور
 
تاریخچه باستانشناسی در ایران 
از قرن نهم هـ. / پانزدهم م. به بعد، با انتشار سفرنامه‌های سیاحان و جهانگردان خارجی، ایران بعنوان یکی از کشورهای باستانی با پیشینه فرهنگی کهن به جهانیان معرفی شد.
«باروبارو»ی ایتالیایی یکی از نخستین کسانی بود که در سال 877 هـ./1472م. از تخت جمشید جایی که در گزارش خود از آن با نام «چهل منار» یاد کرده بازدید نمود. تقریباً دو قرن بعد در عصر صفوی «پیترو دلاواله» جهانگرد ایتالیایی در سال 1032هـ./ 1622م.، پای در تخت جمشید گذاشت و کتیبه‌های میخی آنجا را نسخه‌برداری و برای مطالعه با خود به اروپا برد.
 
«انگلبرت کمپفر» جهانگرد و پزشک آلمانی در سال 1098هـ./ 1685م.، به تخت جمشید آمد. او نخستین کسی است که خطوط کتیبه‌های هخامنشی را بهمیخ تشبیه کرد و آنها را «خطوط میخی» نامگذاری کرد و در سفرنامه‌اش آگاهیهای بیشتری درباره این محوطه باستانی به دست داد. چند سده پس از این دیدارها و نسخه‌برداریها و مطالعات مقدماتی «گئورک ـ فریدریش گروتفند» محقق گمنام آلمانی که معلم تاریخ یونان باستان و زبان لاتین در دانشگاه «گوتینگن» بود، با آنکه هرگز به ایران سفر نکرده و زبان و خط قدیم و جدید ایرانیان را نیاموخته بود، در سال 1235هـ./ 1837م.، موفق به کشف رمز و قرائت خط میخی باستان شد و به راز کتیبه‌های هخامنشی دست یافت. 

به موازات این کشف مهم وکمی بعد از آن یک نظامی انگلیسی به نام «هنری راولینسن» که برای آموزش و انتظام قوای نظامی ایران چند سالی را در استخدام حکومت قاجار بود و به خط و زبان فارسی تسلط کامل داشت و با سلاست بدان تکلم می‌کرد بدون آگاهی از روش کار محقق آلمانی، از کتیبه‌های هخامنشی «گنج نامه» همدان و «بیستون» کرمانشاه و کتیبه‌های تخت جمشید نسخه‌برداری کرد. مهم‌ترین کار او نسخه‌برداری ازکتیبه بیستون به سال 1252هـ./ 1836م.، و کشف رمز و قرائت این سند گویای تاریخ ایران بود. حاصل یافته‌های وی با تفاوتهای اندک نتیجه مطالعات «گروتفند» آلمانی را تأیید کرد.

از آن پس کلید کشف رمز و قرائت خط میخی فارسی باستان و دیگر انواع خطوط میخی رایج در جهان باستان به دست آمد. نخستین کلنگ کاوشهای باستانشناسی در ایران را « ویلیام کنت لوفتوس» انگلیسی در سالهای 51ـ1849م. در ویرانه‌های شوش پایتخت باستانی عیلام بر زمین زد. این تاریخ رامی‌توان سرآغاز فعالیتهای میدانی باستانشناسی در ایران دانست.
توصیف او درباره اهمیت این محوطه وسیع باستانی توجه فرانسویان را به آثار ایران به طور اعم و به شهر باستانی شوش به طور اخص جلب کرد و آنان پیشدستی کرده و نظر مثبت شاه قاجار را برای صدور اجازه حفاری در شوش به دست آوردند. آنگاه یک مهندس معمار فرانسوی به نام « مارسل دیولافوا» برای تهیه مقدمات کاوشهای باستانشناسی در شوش به سال 1883م./ 1301 هـ.ق.، وارد ایران شد. سرانجام طی تشریفاتی که ناصرالدین شاه در فرمان خود به «ظلَ السطان» ـ حاکم وقت اصفهان و خوزستان ـ متذکر گردید، کاوش فرانسویان در شوش رسماً در سال 1885م./ 1303هـ.ق. آغاز شد و قریب 95 سال ادامه پیدا کرد.

«دیولافوا» به همراه همسرش «ژان» و دو دستیار کار خود را در تپه آپادانای شوش آغاز کرد. معمار فرانسوی بدون در نظر گرفتن مفاد قرارداد با دولت ایران و با توسل به روشهای غیرقانونی، اشیاء مکشوفه و حتی اجزاء معماری را که جابه‌جایی آنها به صراحت در توافق‌نامه ایران منع شده بود، به موزه «لوور» پاریس منتقل کرد.
دربار قاجارکه متوجه عهدشکنی «دیولافوا» شده بود، رسماً در این مورد به دولت فرانسه اعتراض کرد، امّا دولت فرانسه این اعتراض را جدّی تلقی نکرد و فقط برای رفع کدورت از شاه ایران دعوت کرد تا برای بازدید از نمایشگاه اشیاء مکشوفه در شوش به فرانسه سفر کند. این سفر سومین و آخرین سفر شاه قاجار به اروپا و فرنگستان، بود که در سال 1307 هـ.ق/ 1889 م. انجام شد. شاه از نمایشگاه اشیاء شوش در پاریس بازدید کرد و تحت تأثیر آن قرار گرفت و سرانجام از اعتراض خود صرف‌نظر کرد و مقدمات کار برای انعقاد قرارداد جدیدی درباره کاوشهای فرانسویان در شوش فراهم آمد. در سال 1312 هـ.ق/ 1895م.، قرارداد جدیدی میان دولت ایران و فرانسه در 8 فصل تدوین گردید، امّا با کشته شدن ناصرالدین شاه در ماه ذیقعده 1313هـ.ق.، این قرارداد هرگز به مرحله اجرا درنیامد.

فرانسویان که به اهمیت و ارزش تپه‌های باستانی شوش پی برده بودند باز دیگر در عهد سلطنت مظفرالدین شاه قاجارقدم پیش نهاده و خواستار اجرای قرارداد منعقده شده مذکور گشتند. درسال 1315 هـ.ق./ 1898م. « ژاک دومُرگان» زمین‌شناس و مهندس معدن که در آن زمان سرگرم کاوش باستانشناسی در مصر بود، مأموریت داده شد تا برای اجرای قرارداد مورد بحث به ایران سفر کند. نخستین سفر وی با استقبال مقامات ایرانی مواجه نگردید و عبدالمجید میرزا، حاکم وقت خوزستان حاضر به همکاری با او نشد و در نتیجه کاوشهای شوش دچار وقفه گردید. تا آنکه ضمن مسافرت مظفرالدین شاه به فرانسه، مقامات فرانسوی فرصت را مغتنم دانسته و مسایل و مشکلات کار هیأت شوش را با وی در میان گذاردند. شاه ایران وعده مساعدت داد و همین امر منجر به تحمیل قرارداد جدید و غیرمنصفانه‌ای شد که در سال 1318ق./ 1900م. میان دولت ایران و فرانسه منعقد گردید و در تاریخ باستانشناسی ایران به قرارداد « دمورگان» مشهور شده است. به موجب این قرارداد نه تنها امتیاز کاوشهای شوش بلکه مطالعات و حفاریهای باستانشناسی سراسر ایران به انحصار فرانسویان درآمد.

« دمورگان» از پاییز سال 1897م. تا تابستان 1991م.، به مدت 15 سال سرپرستی هیأت کاوشهای شوش و مطالعات و بررسیهای سایر نقاط ایران را به عهده داشت. از اقدامات قابل ذکر و بیادماندنی وی ایجاد بنای قلعه شوش در بلندترین نقطه تپه باستانی موسوم به «آکروپل» بود.
پس از برکناری « دمورگان» از سرپرستی هیأت شوش، زمان کوتاهی «پرشیل» خط شناس معروف سرپرستی هیئت شوش را به عهده گرفت. بسیاری ازالواح و آجر نبشته‌ها و اسناد مکتوب مکشوفه از شوش را وی رمزگشایی و قرائت کرد. آنگاه نوبت به « رونالد دومکنم» که نه باستانشناس بلکه مهندس معدن بود، رسید. او به مدت طولانی یعنی بیست و هفت سال در فاصله سالهای 1291 تا 1317ش. 1912 تا 1939 م. کاوشهای شوش را هدایت کرد. معبد عیلامی «چغازنبیل» را نخستین بار وی بررسی و گمانه‌زنی کرد.
با آغاز جنگ جهانی دوم به مدت چند سال کاوشهای شوش دچار وقفه گردید. پس از خاتمه جنگ «رومن گیرشمن» که از سالها پیش با سمت دستیار « ژرژ کنتو» در تپه گیان نهاوند و نیز سرپرست کاوشهای محوطه باستانی «سیلک کاشان» و شهر ساسانی بیشابور فارس، کار باستانشناسانه کرده بود، در سال 1325ش. (1946م.) به سرپرستی هیئت شوش منصوب شد و کار دیگر کاوشگران را در پایتخت باستانی عیلام پیگیری کرد. وی اولین سرپرست هیئت شوش بود که به معنی اخص کلمه باستانشناس بود؛ زیرا تمام سرپرستان پیش از او تخصصهای دیگر داشتند. شهر پانزدهم عیلامی را که از نخستین مراکز شهرنشینی در ایران به شمار می‌رود، وی کاوش و خاکبرداری کرد. کاوشهای وی در معبد «چغازنبیل» و شهر «دوراونتاشی»، در صفه هخامنشی، «مسجد سلیمان» و محوطه پارتی «برده نشانده»، خوزستان و نیز جزیره خارک قابل توجه و ذکر است.

 
با بازنشسته شدن «گیرشمن» درسال 1346 ش. (1967 م.) به مدت یک فصل سرپرستی هیئت شوش به عهده «پراستو» کشیش و خط شناس بود وآنگاه از سال 1347 تا سال 1357ش. « ژان پرو» به منزله آخرین سرپرست فرانسوی هیأت شوش انجام وظیفه کرد و کشف الواح سنگی یادبود بنای تالار آپادانا و مجسمه سنگی داریوش اول (حاوی کتیبه‌هایی به خطوط میخی عیلامی و هیروگلیف) مربوط به دوره سرپرستی وی است. با آغاز انقلاب اسلامی ایران کاوشهای فرانسویان در شوش که تقریباً یک سده به طول انجامید متوقف شد و قلعه تاریخی شوش که مرکز و پایگاه هیئت فرانسوی بود دراختیار اداره میراث فرهنگی استان قرار گرفت.
قرارداد موسوم به «قرارداد دومرگان» در سال 1306 ش. (1927م.) از سوی دولت وقت ایران لغو گردید. ولی توافق شد که هیئت فرانسوی کار خود را صرفاً در شوش دنبال کند و فرانسویان متعهد شدند تا موزه و کتابخانه‌ای در تهران احداث نمایند به شرط آنکه ریاست آن در سه دوره متوالی (هر دوره پانزده سال) بعهده یکی از اتباع فرانسه باشد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات