دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

هزارتوهای بورخس

هزارتوهای بورخس

نویسنده: خورخه لوئیس بورخس
مترجم: احمد میرعلائی
ناشر: کتاب زمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 296
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 2 

 

مروری بر کتاب 

آنچه اتفاق می افتد برای آن مرد دیگر، برای بورخس، اتفاق می افتد. من در خیابان های بوئنوس آیرس قدم می زدم.کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه و اشعار بورخس می باشد.

بورخس و من : بورخس از خودش و خود نویسنده اش می گوید
مردی از گوشه ی خیابان : فرانسیسکو رئل یکی از اشرار معروف است که شبی به سراغ روزندو و معشوقه اش می رود . روزندو نیز از چاقوکش های معروف است . 
پایان دوئل : دو مردی که با هم اختلاف دارند و هنگامی که کشورشان در جنگ شکست می خورد با سر بریده مسابقه می دهند . 
مواجهه : پسر کوچکی که با پسر عمویش به مهمانی می رود و در مهمانی چاقوکشی می شود .
خوان مورانیا : پیرزنی که شوهرش چاقو کش معروفی بوده و اکنون صاحب خانه قصد بیرون کردن او را دارد . 
دوست نالوطی : پسر بچه یهودی که با فرراری فرد شرور محل دوست شده است .
زخم شمشیر : مرد از زخم هلالی شکل روی صورتش در جنگ می گوید . مردی که نجات دهنده خود را لو داد .
کنگره : مردی که کنگره کشور او را راه نداده است ، کنگره ای جهانی می سازد . کنگره فضایی رویایی دارد که حتی اعضا بدون سوال باید هدف آن را کشف نمایند .
تمثیل قصر : شاعری که قصر امپراطور را وصف می کند و قصر از بین می رود .
راز وجود ادوارد فیتز جرالد : بورخس از خیام می گوید که به عقیده او قرن ها بعد در کالبد فیتز جرالد شکوفا شده است .
دیوار چین و کتاب ها : بورخس از امپراطور چین شی هوانگ تی می گوید کسی که دیوار چین را ساخت و کتاب سوزی عظیمی به راه انداخت . 
تقرب به درگاه المعتصم : این عنوان کتابی است در مورد دانشجویی مسلمان که به دنبال المعتصم مردی فرهیخته می گردد و بورخس موضوع کتاب را نقد کرده است .
جادوگر مردود : کشیشی که نزد یک ساحره می رود تا رموز سحر را از او یاد بگیرد . 

 در واقع بورخس ، هزارتو را استعاره ای برای زندگی می داند. استعاره ای با وجه شبه «فراموشی» . همانگونه که لابیرنت از حفره ها و راهروهای مختلف تشکیل می شود و مسیر بازگشت و رهایی از درون دخمه ی لابیرنت دشوار و گاه ناممکن است خروج و رهایی از لابیرنت های ذهن آدمی نیز به طور مشابه سخت و ناممکن می نماید و در این میان فراموشی مانند غولی (مینوتور) در میانه ی هزارتو ایستاده است .

شباهت دیگر لابیرنت با ذهن آدمی در جلوه های لحظه به لحظه ی آن است. در هزارتو همواره هراسی از برخورد با موقعیت تازه وجود دارد ورود به هزار تو ورود به دنیای است که هر لحظه امکان اتفاقی تازه در آن می رود. لابینرت همچون ذهن آدمی هر لحظه مکانی تازه از خود را به نمایش می گذارد. راه های تودرتوی لابیرنت زندگی آنقدر یکنواخت و تمام ناشدنی می نماید که حتا زئوس (خدای خدایان در اساطیر یونان) نیز می تواند آدمی را از این دایره های پیچاپیچ برهاند.

زئوس!
حتا زئوس هم یارای گشودن این تورها را ندارد
که از سنگند و به دور منند. مغزم فراموش کرده است
کسانی را که من در طی راه دیده ام ،
راه نفرت بار دیوارهای یکنواخت ،
که سرنوشت من است
تالارها به نظر راست می آیند
اما مزورانه پیچ می خورند، دایره های پنهانی می سازد!…
ماجرای مرگ یک فقیه : ملانکتون به عالم دیگر رفته ولی به انفاق ایمانی ندارد و همین امر باعث عذاب او می شود . 
و....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات