دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

هجده داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز ؛ زرکوب

18 داستان کوتاه

نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: حبیب گوهری راد
ناشر: جمهوری
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 321
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1390- دوره چاپ:

 

مروری بر کتاب

در این مجموعه ۱۸ داستان کوتاه گنجانده شده است. داستان‌ها اغلب به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده‌اند و ریشه اغلب آن‌ها را می‌توان در رمان صد سال تنهایی این نویسنده بزرگ یافت.

...آدم‌ هرچه بیش‌تر قدرت به چنگ‌ بیاورد تشخیص این‌که چه کسی‌ با او است و چه کسی براو،بیش‌ تر برایش دشوار می‌شود.هنگامی‌ که به قدرت کامل دست یافت‌ دیگر تماس او با واقعیت به کلی‌ قطع می‌شود و این بدترین نوع‌ تنهایی است.شخص بسیار مقتدر، گرداگردش را علایق و آدم‌هایی‌ می‌گیرند که هدفشان جدا کردن‌ او از واقعیت است.همه چیز دست‌ به دست هم می‌دهند تا تنهایی او را کامل سازند...

مارگاریتو دوارته در ابتدا، در زمینة نویسندگی تلاش زیادی نمی‌کرد، اما به تدریج، استعداد او با نوشتن متون رمانتیک، در قالب نامه‌های زیبا شکل گرفت. وقتی که او هجده‌سال داشت، در حالی که با سمت کارمند در شهرداری مشغول به کار بود، با دختر زیبایی ازدواج کرد که بعدها در اولین زایمانش درگذشت و دخترش نیز که به نوبة خود حتی از مادرش نیز زیباتر بود، در هفت‌سالگی به خاطر تب، جان خود را از دست داد.

چند سال بعد، زمانی که ناچار شده بودند، مکان گورستان روستای محل اقامتش را برای ساختن یک سد تغییر دهند، او نیز بقایای استخوان مرده‌هایش را برای تدفین در گورستان جدید از زیر خاک بیرون آورده بود، همسر او کاملا به خاک تبدیل شده بود، اما جنازة دخترش بعد از گذشت یازده سال، هنوز سالم باقی مانده بود.

هنگامی که در تابوت را باز کرده بودند، بوی گل‌های سرخ تازه‌ای که همراه جنازه در تابوت قرار داده بودند، همه‌جا را پر کرده بود. اما مسالة شگفت‌انگیزتر این بود که جنازه وزن زیادی نداشت. متلاشی نشدن جنازه، دلیل روشنی بر قدیس بودن او بود و به نظر اسقف کاتولیک او باید تحت نظارت واتیکان دوباره خاک‌سپاری می‌شد. برای اثبات قدیس بودن دخترش، مارگاریو بیست و دو سال مبارزه کرده بود و در حالی که قدیس خود را در صندوقچة کائوچویی زیبا حمل می‌کرد به رم رسیده بود و هنوز امیدوار بود که به حق مشروع خود برسد....

گابریل گارسیا مارکز در سال‌ ۱۹۲۸ در شهر آرکاتاکا در کلمبیا دیده به جهان گشود.وی‌ زندگیش را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد.مدتی از طرف روزنامه‌ی ال‌ اسپکتاتور به رم،پاریس و سپس‌ اروپای شرقی اعزام شد تا این‌که‌ در ۱۹۵۵ این روزنامه به دستور دیکتاتور کلمبیا توقیف شد.مارکز برای گذراندن زندگی و نیز دل‌مشغولی خود به نوشتن رمان و داستان کوتاه در قالب سبکی به نام‌ رئالیسم جادویی روی آورد.

فهرست

پیرمرد نحیف با بال‌های عظیم
شغل من خواب دیدن است
بیوة خوزه مونتیل
شکل دیگر مرگ
زیبای خفته در هواپیما
روزی مانند روزهای دیگر
سومین تسلیم
و... 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات