دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

نهج البلاغه ؛ ترجمه احمد سپهر ؛ سه جلدی

نهج البلاغه 

نویسنده: حضرت علی علیه السلام
مترجم: احمد سپهر
ناشر: اشرفی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1635
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1359 - دوره چاپ: 2

کمیاب - کیفیت :  نو

 

مروری بر کتاب

متن کامل عربی و ترجمه فارسی با مقدمه ای در فن خطابه و تاریخ آن و تعلیقات

اين اثر يكى از ترجمه‌هاى در دسترس از نهج‌البلاغه است كه داراى ترجمه‌اى همراه با نثر مسجع و مغلق مى‌باشد. مؤلف درباره انگيزه خود از ترجمه نهج‌البلاغه عرضه مى‌دارد كه «نهج‌البلاغه را با اين كه كسان بسيارى ترجمه و شرح كرده‌اند، هنوز چنانچه بايد و شايد حق آن ادا نشده است. چه، كلام هر چه بليغ‌تر و سخن هر چه زيباتر باشد، نقل خصوصيات و لطايف آن به زبان ديگر، مشكل‌تر و احيانا غير ممكن مى‌گردد.... روى اين اصل هر چه بيشتر نهج‌البلاغه ترجمه شود و ذوق‌ها درباره آن بكار رود نه تنها مشمول قبح تكرار و زشتى تقليد نيست، بلكه حكم قند مكرّر را پيدا مى‌كند، و شيرينى‌هاى آن بيشتر آشكار و لطايف آن بهتر نمودار مى‌گردد و طبايع مختلف را جلب و ذوق‌هاى گوناگون را جذب مى‌نمايد....

اين ناچيز بى‌آن كه دعوى برترى و يا برابرى با ساير ترجمه‌ها و شرح‌هاى نهج‌البلاغه كند، به همان فلسفه‌اى كه اشاره شد، دست به ترجمه خطب امام على(ع) بر حسب استعداد و سليقه خويش زد، اين توفيق از آن دست داد كه به علت كبر سن از اشتغالاتى كه داشتم، يكسره كناره‌گيرى و اعتزال را پيشه ساختم. دوستانى كه به من تفقّدى داشتند بر حسب اقتضاى مقام سخن از نهج‌البلاغه به ميان آوردند و مرا وادار به اين كار نمودند. فروردين سال 36 بود كه به ترجمه متن پرداختم، و پس از سه ماه خاتمه پذيرفت.

نشر ترجمه را بدون شرح و بسطى كافى ندانسته، تعليقات را بر آن مزيد كردم و پس از تعليقات مناسب ديدم كه در اطراف نفس خطابه و تاريخ پيدايش آن و خطباى معروف نيز شرحى بنويسم و كتاب را هر چه بيشتر سودمند گردانم، و با اين كه به علّت نداشتن كمك و فشار بى‌اندازه كار ناتوان شده بودم، اين مقصود را نيز به انجام رسانيدم، و مجموع مدتى كه صرف تدوين اين كتاب از هر جهت شدت يازده ماه تمام با روزى دوازده ساعت كار بوده است.»

در چگونگى پیدایش آسمان و زمین و آدم سپاس شایسته خدایى است که گویندگان از توصیف او ناتوانند، و آمارگران از شمردن بخششهایش عاجزند هیچ کوشایى قادر به اداى حق نعمتش نیست. اندیشه دورپرواز از درک وجودش حیران است. آنکه وصف کردنش محدود بحد و غایتى نیست، و نه بیرون از ذاتش مى باشد. نه زمان دارد که بودش احصا گردد. نه مدتى دارد که به حساب آید. نه وقتى که طول وجودش قیاس شود. خلقها را با دست تواناى خود آفریده است بادها را به رحمت خویش پراکنده است زمین را با کوهها و سنگهاى سخت میخکوب کرده تا اضطراب نگیرد.

آغاز دیندارى، شناخت خدا است شناسایى کامل، تصدیق به اوست. و تصدیق کامل اذعان به یگانگیش مى باشد. اذعان به یگانگى اظهار خلوص و ایمان است. و چنین خلوصى عبارت از نفس صفات از ذاتش مى باشد. چه هر صفتى جز از موصوف است و هر موصوفى غیر از صفت. و آنکه خدا را به صفتى نسبت دهد، چنان است که او را به چیزى مقرون کرده است. و آنکه او را به چیزى مقرون کرده، دو چیزش پنداشته است. و آنکه دو چیزش پنداشته، او را تجزیه کرده و مرکب و قابل تقسیم دانسته است. و آنکه او را چنین پنداشته بى گمان نشناخته است. کسى که به سویش اشاره کند، محدودش ساخته و آنکه محدودش ساخته، او را مشخص انگاشته و برشمرده است. هر که گوید خدا در چیست، او را ضمن چیزى در آورده است. و آنکه گوید بر چیست؟ جایى را دور از او پنداشته است.

همیشه بوده و بوجود نیامده است. موجود است بى آنکه عدمى بر او پیشى داشته باشد. با هر چیزى است، نه به طریق همسرى و نزدیکى جسمى، مغایر هر چیزى است، نه از راه تباین و مفارقت جسمانى. صانع اشیاء است بى مدد و جنبش و ابزار. بیناى به مخلوق است، پیش از آنکه منظورى را به وجود آورده باشد. یکتا و تنهاست، بى آنکه تنهاییش به اعتبار وجود مونسى باشد، و یا از نبودن آن به وحشت افتد....

مقدمه كتاب درباره نهج‌البلاغه و ترجمه حاضر مى‌باشد. بخش دوم جلد اول درباره فن خطابه و تاريخ آن است. اين بخش مشتمل است بر: تعريف خطابه، شرايط خطابه و خطيب، فصاحت و بلاغت، علوم معانى و بيان و بديع به اجمال، تاريخ خطابه و خطباى معروف در: يونان، روم، فرانسه، عرب در دوران جاهليت و عصر اسلامى. نمونه‌يى از خطبه‌هاى مشهور عبارت است از؛ همانند: «خطابه در لغت، خطابه در اصطلاح، خطابه در منطق، صنايع خمس، انواع خطابه، شرايط خطابه، معنى بلاغت و تعريف معانى و بيان و بديع، تاريخ خطابه در يونان، روم، عرب.»

جلد دوم در ترجمه خطبه‌هاى حضرت، مانند: «خطبه (10):

بدانيد كه شيطان دسته خود را گرد آورده، و سپاه خويش را از پياده و سواره به صف كرده است. من خود هوشيارم، نه از وساوس نفس به گمراهى افتاده‌ام و نه كسى توانسته است، بر من امرى را مشتبه كند. سوگند به خدا كه صحرا را از سپاه بر عليه آن‌ها پر سازم، و خود سپهسالارش باشم، به جايى كه نه اميد قرار بر ايشان باقى ماند، و نه راه فرار داشته باشند.»

نامه‌ها حضرت؛ همانند: «از نامه‌هاى اوست خطاب به معاويه:

قوم ما بر آن شدند كه پيغمبرمان را به قتل رسانند، و ما را از بيخ و بن براندازند، و درباره ما نقشه‌هايى كشيدند، و فكرهايى بكار بردند، و كارهاى زيادى كردند، از آسايش باز داشتند، جامه ترس بر ما پوشاندند، و ما را وادار به اقامت در كوه صعب‌العبورى «شعب ابى‌طالب» كردند، براى ما آتش جنگ بر پا نمودند، و خدا ما را واداشت كه از او دفع شر كنيم، و از حريم حرمتش دشمن را برانيم....».

بخش سوم، در كلمات قصار امام على(ع) مى‌باشد: «درباره مردى گفته كه با زبان به ثناى او مبالغه مى‌كرد و در دل به او اعتقاد نداشت: من از آن چه تو مى‌گويى كمترم، و بالاتر از آنم كه عقيده دارى.»

جلد سوم كتاب، به نام تعليقات كه در ابتدا به حضرت على(ع) و سيد رضى مؤلف نهج‌البلاغه و توضيحاتى درباره لغات و عبارت و شخصيت‌هاى مطرح شده، در متن اصلى مى‌باشد؛ همانند: «فرعون لقب پادشاهان قديم مصر است. پيش از فتح مصر به دست كمبوجيه پادشاه ایران، بيست و شش سلسله پادشاهان بر مصر حكومت كردند كه هر يك از افراد آن سلسله‌ها را فرعون و مجموع آنان را فراعنه مى‌نامند.»

 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات