نان سال های جوانی ؛ متن کامل

نان سال های جوانی

نویسنده: هاینریش بل
مترجم: محمد اسماعیل زاده
ناشر: چشمه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 136
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1

کیفیت : در حد نو ؛ لبه جلد و صفحات کتاب رد زردی مختصری دارد

مروری بر کتاب

مصور

والتر فندریچ تعمیرکار لباسشویی که قحطی زمان جنگ در او آرزوی سیری ناپذیر به نان ایجاد کرده‌است، یک روز با زنی آشنا می‌شود و کشف می‌کند که عشق او را بیشتر از هر نان دیگری سیر می‌کند ...
توصیف گرسنگی کشیدن ها و علاقه ی فندریش به نان آن قدر گیرا هست که گرسنه ات کند و هوس نان را در سرت زنده، خودش می گوید مثل یک آدم مرفینی معتاد به نان است؛ اما گیرا تر از آن، توصیف اولین برخورد فندریش با هدویگ است، همان دختر پیش تر بلوند و حالا سیاه مویی که قرار است به شهر بیاید و معلم شود.
توصیف چشم ها، نیم رخ، دست ها، و آرنج هدویگ، توصیفی نه عاشقانه و شاعرانه، که اتفاقاً کاملاً معمولی و زمینی : "آرنج اش گرد و قوی بود و دستش بزرگ ولی سبک بود؛ دستی خشک و سرد..." اما خیلی دوست داشتنی است آنجا که مسخ حضور هدویگ می نویسد:
"برایم غیر قابل درک بود که هنوز مردی پی به زیبایی او نبرده باشد؛ کسی او را نشناخته و این زیبایی را کشف نکرده باشد؛ شاید هم او در همین لحظه که من او را می دیدم به وجود آمده بود."