- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 170933 - 52/1
- وزن: 0.30kg
من تا صبح بیدارم
نویسنده: جعفر مدرس صادقی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ نوشته تقدیمی دارد
مروری بر کتاب
من تا صبح بیدارم ؛ آخرین رمانی است که از جعفر مدرس صادقی منتشر شده است؛ رمانی کوتاه در ده فصل، مانند همه داستانهای دیگر این نویسنده. ماجرا از همان جمله اول آغاز میشود و خواننده بدون وقفه و همراه با راوی ماجرا، به پیش میرود. راوی که دانشجوی بیست و چند سالهای است، پس از یک برخورد تصادفی با چند نفر از دانشجویان دختر سال چهارم دانشکده و درگیر شدن با همکلاسیهای آن دختران دانشجو، به اتهام به هم زدن نظم دانشکده موقتا از دانشکده اخراج میشود. دانشجویان سال چهارم این برخورد را بهانه میکنند و دست به شورش و اعتراض میزنند. بعد از بازگشت راوی به دانشکده و درگیر شدن مجددش با دانشجویان دیگر، کار شورش و اغتشاش بالا میگیرد و راوی را دستگیر میکنند و به زندان میاندازند....
بازی ما تازه داشت گرم می شد تماشایی می شد... خراب نمی کردیم، توپ نمی رفت توی تور، نمی افتاد زمین، اوت نمی شد، مثل اینکه توی خواب بازی می کردیم... فقط بازی می کردیم، فقط بازی می کردیم، با فاصله با میز بازی می کردیم و با یک آهنگ ثابت ، بدون وقفه، به کندی، با حوصله، تازه داشت دستمان می آمد که چه جوری بازی کنیم. تازه داشتیم مثل بار آخری که بازی کرده بودیم ، خودمان بودیم و خودمان و یک نفر تماشاچی هم نداشتیم.
اما حالا تماشاچی داشتیم و تماشاچی ها داشتند یکی یکی می آمدند و دور میز را پر می کردند. ازدحام غریبی شد از چپ و راست... سر میز های دیگر هم حالا داشتند بازی می کردند.
اما تماشاچی ها بیشتر دور میز ما بودند تا دور آن دو تا میز...
فقط بازی ما بود که تماشا داشت .
دلم می خواست خودم به جای یکی از تماشاچی ها بودم. خیلی وقت بود که ساکت ساکت بودیم و فقط بازی می کردیم. از اول زنگ تا حالا هیچ کداممان خراب نکرده بودیم .
فقط بازی می کردیم. بی آنکه فکر کنیم به خوابیدن توپ، به امتیاز گرفتن ، به بردن فقط به بازی فکر می کردیم...