دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مقدماتی بر روانکاوی لکان

مقدماتی بر روانکاوی لکان

نویسنده: کرامت موللی
ناشر: دانژه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 264
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب 

منطق و توپولژی

لکان از جمله بزرگ ترین متفکرین قرن بیستم است که نه تنها به تبعیت از فروید روانکاوی را همچنان بر اساس یافته های علوم جدید مورد پرسش قرار داد بلکه افق های کامل نوینی در زمینه فلسفه، اخلاق، سیاست، زبان و انسان شناسی باز نمود.

خواننده ایرانی بیشتر با لکان فیلسوف آشنایی دارد تا با روانکاوی و تجربه عملی او در زمینه نفسانیات. این وضع ناشی از این امر است که اغلب قریب به اتفاق مترجمینی که به لکان پرداخته اند بیشتر به متون انگلیسی دسترسی داشته اند. چرا که استقبالی که از لکان در کشورهایی همچون آمریکا صورت گرفته غالبا بر لکان فیلسوف متمرکز بوده است تا بر تجارت و یافته های عملی او در روانکاوی.

در کتاب حاضر که مجموعه مقالاتی است ساده و منسجم در باب منطق و توپولژی لکان. این دو وجهه نظر عملی و نظری بطور قابل ملاحظه ای با یکدیگر تلفیق یافته اند. جهت اصلی این است که بخصوص هندسه موضعی لکان به نحوی است که نه تنها را به شیوه ای بس صائب تر و قاطع تر درمی آورد که در خور هرگونه پرسشی راستین و مستمر در باب ماهیت آدمی است.

ژاک لاکان تلاش می‌کند تا با استفاده از روش دیالکتیکی هگل و زبان‌شناسی فردینان دو سوسور، آرای فروید را به نحوی بازنویسی کند که روانکاوی، در تحلیل تمام عرصه‌های حضور انسان مشارکت و همکاری داشته باشد. او به نحوی این‌کار را انجام می‌دهد و شکل می‌بخشد که به شکل شگرفی، مرزهای رشتهٔ خود یعنی روانکاوی را پشت سر گذاشته و روانکاوی را با سیاست، فلسفه، ادبیات، علم، مذهب و تقریباً تمام دیگر رشته‌های آموزشی درمی‌آمیزد.

چنان‌که می‌دانیم علوم عصبی بر اساس این اصل استوارند که پدیدارهای نفسانی مترتب بر تحریکات یاخته‌های عصبی هستند و روزی در خدمت درک و کنترل کامل انسان درخواهند آمد. ولی صحبت بر سر نحوه این درک و حقانیت چنین کنترلی است. روان‌کاوی قبل از هر چیز مبادله‌ای است انسانی و طریقی که فرد در جهت شناخت خویش اتخاذ می‌کند. چنین شناختی در روان‌کاوی مشروط به قبول محدودیت و منوط به تعهد این تناهی است. هر گونه کوششی که در جهت کنترل و در پی تمامیت باشد، مخالف اصول روان‌کاوی است و امکان چنین طی طریقی را از میان می‌برد.

در این کتاب نویسنده سعی کرده است اصول عمده روان کاوی فروید و لَکان را در حد امکان به نحو جامع مورد بررسی قرار دهد.در این مهم کوشش بر آن بود که مطالب نه تنها برای مبتدیان قابل دسترسی باشد، بلکه برای اصحاب فن نیز مفید واقع گردد.لذا کتاب حاوی قرائت های متعددی است و در عین حال می تواند به صورت مرجع نیز به کار آید.

نوزاد بقول فروید درحالتی از عُسرت و درماندگی بسرمیبرد و به‌تنهایی قادر به ارضاء نیازهای خود نبوده متّکی به توجّه و مراقبت ازسوی مادرست. عالَم کودک عالَمی است همواره دستخوش بی‌سامانی، عالَمی که درآن سردی، گرسنگی، درد جسمانی و هرنیاز دیگری حالتی غیرمشخص و نامتمایز دارد. مادر باین بیسامانی‌ها شکل میدهد و نیازهای کودک را ازهم متمایز میسازد. تمایز و سامان‌بخشی مادر درپاسخِ مناسبی است که به نیازهای کودک میدهد. اگر مادر قادر به درک صحیح این نیازها نباشد کودک همچنان دربیسامانی باقی خواهدماند. نکتۀ اصلی اینستکه برای مادر نیازِ نوزاد چیزی‌جز درخواست محبت نیست.

به عبارت دیگر میل و تمنّای شخصی مادر نسبت به فرزند درذهن او حالتی واژگونه پیدا میکند: برای مادر این طفل است که با اظهار نیازهای خود میل و تمنّای خویش را باو ظاهر میسازد. مادر دراینجا مانند دستگاهی است فرستنده که پیام خود را از طریق کودک بطور معکوس دریافت میکند (ژک لکان). بدینگونه نیاز کودک بلافاصله توسط مادر بعنوان نشانۀ درخواست نوزاد از شخص او تفسیر و تعبیر میشود. برای مادر نیاز کودک پیامی است واقعی، پیامی که خطاب باو اظهار میشود. ولی درخواست نوزاد درواقع میل و تمنّای خودِ مادر است.

در اینجا مادر آرزو و تمنّای خود را بصورت واژگونه ازسوی طفل دریافت میکند. تمنّایش همچون نامه‌ای است که بوسیله خود او نگارش شده ولی هنگامی که آنرا دریافت میکند بدان تصوّر است که نویسندۀ نامه کسی جز کودکش نیست. این نیازها منحصر به احتیاجات اوّلیه و زیستی (بیولوژیک) کودک نیست. غالباً دستگاه نفسانی کودک را به آنچه رِفلِکس‌های اوّلیّه میخوانند محدود میکنند. ولی مشاهدۀ سادۀ کودک نشان‌دهندۀ آنست که از بَدو تولّد موجودی انسانی است و درعالَم زبان و کلام غوطه‌ور میباشد.

نوزاد به محض خروج از زهدانِ مادر توجّه خاصی به کلام انسانی دارد و درمقابل اضطراب حاصل از خروج از رحم و کشف عالَم خارج کافیست که او را مخاطب قرار دهیم تا گریه و فریادِ حاصل از عُسرت و درماندگی خود را متوقف نموده باتوجّه فوق‌العاده و شگفت‌انگیزی به سخنان ما گوش فرادهد. کلام برای او همانقدر اهمیت دارد که شیر مادر. مادران بخوبی باین نکته آگاهند و میدانند که نوزاد نیاز به سخن دارد و میبایست با او صحبت کرده مبادلۀ کلامی داشت. اگر این نکته را درنظر آوریم که نزد هَیدِگِر ذات زبان تکلّم در استماع است ونه در بیان صوتی آن درآنصورت باهمیت این امر آگاهی بیشتری مییابیم که نوزاد از بدو تولّد تعلقّی ذاتی و اساسی به زبان تکلّم دارد و چنان نیست که بتوان ذات او را به حیوانیتش محدود کرد.

مشاهدۀ سادۀ کودک حاکی ازآنست که نگاه او مملو از حیرت و شگفتی فوق‌العاده‌ای است که توجّه هربیننده‌ای را بخود جلب میکند. لذا چنین نیست که بتوان او را به حّد حیوان تنزّل داد و وجود او را به نیازهای زیستی محدود ساخت. شواهد متعدّدی وجود دارد که حاکی از میل به سخن گفتن نزد نوزاد است. گذشته از اصوات مختلفی که نوزاد «ادا» میکند گاه حتی قی و غثیان او چیزی جز حاصلی از کوشش وی در دسترسی به زبان تکلّم نیست. کودک بمحض تولّد و حتّی قبل از آن واجد تمامی لوازم ذات انسانی است. آنچه علومی چون زیست‌شناسی و حتّی روانشناسی را باین نظر واهی کشیده که نوزادِ آدمی همچون حیوان است درواقع صرف نظر از این حقیقت میباشد که تا آنجا که انسانیت آدمی مورد نظر است تفاوتی میان انسان بالغ و کودک نیست. تفاوت تنها در وسایل لازم درظاهرساختن ذات اوست. آنچه طفل فاقد آن بوده و بتدریج کسب میکند همین وسایل و مؤیدات است که توانائی در اَدای کلمات و ایجاد هماهنگی میان حرکات ظریف و پیچیدۀ دهان، حلق، دیافراگم و بطورکلّی جهاز صوتی از آنجمله‌اند.

نوزاد که اساساً درمرحلۀ دهانی بسرمیبرد هنوز قادر بدان نیست که تمایزی میان جهاز هاضمه و جهاز صوتی ایجاد کند. چنانکه گفتیم تحوّل نیازهای کودک از بَدْوِ تولد به درخواست نفسانی گامی قطعی است دررابطه‌اش با مادر. ازین‌پس برای کودک هرعنصری از عناصر عالَم مظهری از وجود مادر خواهدبود. بمحض‌اینکه ازخواب بیدار میشود نیاز به حضور مادر دارد. ولی حتّی در غیاب او قادر است از طریق ایجاد رابطه با اشیاء یا قسمتهای مختلف بدن خویش مادر را بگونه‌ای برای خود حاضر کند. مثلا ًمکیدن انگشت یا بازی با جغجغه عجالتاً جای نیاز به وجود پستان یا حضور واقعی مادر را میگیرد. بعبارتی صحیح‌تر طفل قادر میشود وجود مادر را موقتاً برای خود از طریق مکیدن انگشت توهّم کند. این پدیدار را فروید توهّم ارضای میل میخواند. توانائی نوزاد در توهّمِ حضور مادر ازجملۀ اوّلین کوششهای او در کسب استقلال است.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات