دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مزدور ؛ متن کامل

مزدور

نویسنده: هوارد فاست
مترجم: مهدی غبرایی
ناشر: الفبا - نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 264
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو


مروری بر کتاب

کتاب مزدور ماجرای مزدوران آلمانی است که انگلیسی‌ها آن‌ها را برای مقاصد خود اجیر کرده‌اند این افراد به شدت خشن هستند اما پشت خشونتشان رنج و فقر است. آنها یک‌روستایی نیمه دیوانه را را در جنگ‌های داخلی آمریکا دار می‌زنند و همین موضوع، باعث آتش خشم و انتقام آمریکایی‌ها می‌شود. دقیقا در میان این درگیری و خون عشق به میدان می‌آید. 

...صبح روز بعد نیم ساعت پیش از طلوع آفتاب بیدار شدم و به جستجوی کشیش رفتم. او را در پای چشمهٔ کوچک باغ درحال دعا خواندن یافتم. سپس هردو در آنجا روی نیمکت چوبی نشستیم و او به اعترافاتم گوش داد. آفتاب که بالا آمد، کشیش درحالی‌که سبدی نان و گوشت را که آلیس برایش تهیه کرده بود به دست داشت، پشت خر پرید و روانه شد و تمام زحماتی را که برای معالجهٔ کورک‌هایش کشیده بودم به باد داد.

پدر هسلمان مثل برقی در زندگی‌ام لحظه‌ای درخشید و رفت، چون دیگر هیچ‌وقت او را ندیدم. اما به طریقی برایم در حکم داروی تقویت‌کننده‌ای بود و در خلال تمام حوادث ناگواری که پس از آن رخ داد، نتوانستم تصویر و لبخند ملایم و احمقانه‌اش را از ذهنم پاک کنم و البته هم او بود که خبر کشتی بادبانی انگلیسی را که در ساند لنگر انداخته بود برایم آورد.

از همین کشتی بود که دستهٔ مزدوران پیاده شدند؛ ولی هیچ‌وقت نفهمیدم که چرا از فاصلهٔ پانزده مایلی۱۸ به طرف «های ریج» آمدند. اگر می‌توانستم از اینها داستانی درست کنم، قصهٔ یکپارچه‌ای می‌داشتم، اما در این شکل واقعی‌اش پر از ابهامات و گسیختگی و پرسش‌های بی‌پاسخ است. من هم مثل اغلب مردم ریج با وجود اینکه بیشتر از دیگران در این قضیه ذی‌نفع بوده‌ام و همان‌طور که خواهید دید بخشی از آن حوادث به علت وجود من بوده است، قطعات از هم‌گسیختهٔ ماجرا را به هم متصل کرده‌ام.

وقتی من و آلیس صبح روز محاکمه به قصبه رسیدیم، دیدیم که جمعیت انبوهی جلو مهمانخانه جمع شده اند. مهمانخانه در خیابان اصلی است و از هر طرف که وارد شوند اولین ساختمانی است که به چشم می آید. جمعیتی حدود دویست تا سیصد نفر در آن جا جمع شده بودند و من چهره های آشنایی را از ردینگ، دنبری و حتی سلیم واقع در آن سوی ایالت یورک دیدم. مطمئنم که برخی تمام راه را سواره از سوگاتاک و نوروک آمده بودند، به امید آن که به اتاق بزرگ مهمانخانه راه یابند که حداکثر گنجایش پنجاه نفر را داشت، آن هم به سختی و در صورتی که تنگ هم می نشستند...

فاست از پایه گذاران نهضت جهانی صلح بود و طی سالهای ۵۵-۱۹۵۰ عضو شورای عالی این نهضت بود. بیشتر آثار فاست از تاریخ و زندگی مردم آمریکا به ویژه در زمان انقلاب آمریکا و جنگ های استقلال مایه می گیرد. در سال های میانی دهه ۱۹۵۰ فاست و خانواده اش به تینک، نیوجرسی نقل مکان کردند.

اندکی پس از آن، فاست کتاب بامداد آوریل را نوشت که شرحی از نبرد لگزینگتون و کنکورد از زاویه دید یک نوجوان است. با وجود آنکه این کتاب در اصل برای گروه سنی نوجوانان نوشته نشده بود لیکن به یکی از متون درسی رایج در مدارس راهنمایی آمریکا تبدیل شد و احتمالاً محبوب ترین اثر او در سال های ابتدایی قرن بیست و یکم بوده است. یک فیلم تلویزیونی نیز بر اساس این کتاب در ۱۹۸۸ ساخته شد.

در ۱۹۶۰ فاست با استفاده از نام مستعار "ای.وی. کانینگهام" نوشتن رمان های کارآگاهی/معمایی را آغاز کرد. این تغییر نام، عملی رایج در بین نویسندگانی بود که می خواستند سوابق نوشتن "جدی" شان را از آثار تخیلی شان متمایز کنند (همانند گور ویدال که آثار معمایی اش را با نام "ادگار باکس" چاپ می کرد). او همچنین تحت نام های "بن بروچ"، "والتر اریکسون" و "سیمون کنت" نیز آثاری را منتشر کرده است.این کتاب نیز مانند دیگر آثار فاست در زمینه پی آیندهای جنگ استقلال و اشغال آمریکا توسط نیروهای انگلیسی نوشته شده است.

نزدیک ساعت چهار بعد از ظهر یکی از روزهای نیمه ماه بود که سروکله کشیش پیدا شد و همه چیز از پیدای آن روز شروع شد...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات