دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مرید شیطان

مرید شیطان
درحال حاضر موجود نمی باشد
مرید شیطان
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 108142 - 67/4
  • وزن: 0.30kg
0 ریال

مرید شیطان

نویسنده: جورج برنارد شاو
مترجم: حسن رضوی
ناشر: خوارزمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 190
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

این نمایشنامه نشاندهنده ی گوشه ای از سیاست استعماری انگلستان و بیانگر جلوه ای از استقلال ایالات متحده ی امریکاست. ماجرای این نمایشنامه در گیرودار شورشهای منجر به استقلال ایالت نیوزلند است. ریچارد از شورشیان است که گویا برخوردهایی هم با کشیش منطقه که خواهان ارشاد و پرهیز از تشنج و نا آرامی است (گرچه او هم مثل بقیه ی اهالی از استقلال کشورش بدش نمی آید اما مسلما راه او با راه دیک کاملا متفاوت اما با یک هدف است).

در اوان سرکوب های حکومتی ریچارد به خانه ی کشیش می رود تا به او یادآوری کند که نیروهای حکومتی قصد جان او را دارند؛ اما کشیش از خانه خارج و نیروهای امنیتی او را [که در خانه ی کشیش و در کنار همسر کشیش بود] به جای کشیش دستگیر و برای محاکمه می برند تا با اعدام کشیش منطقه مردم حساب کار دستشان بیاید! کشیش برمیگردد و همسرش ماجرا را برای او تعریف می کند...

ریچارد: اسی، آیا هرگز نام شیطان به گوشت خورده است؟
اندرسون: (به حالت طغیان) آقا، گفتن این حرفها به یک بچه شرم آور است.
ریچارد: کشیش! با اجازه تون، همانطور که من در موعظه های شما دخالت نمی کنم، شما هم حرف مرا قطع نکنید (خطاب به اسی) می دانی مرا چه نام نهاده اند؟
اسی: دیک
ریجارد: (شادمانه به شانه اش می زند) آری دیک، ولی مرا به نام دیگری هم می خوانند، مرا مرید شیطان صدا می زنند.
اسی: چرا اجازه می دهیدمرید شیطان صدایتان بزنند؟

ریچارد: برای اینکه حقیقت دارد. مرا تربیت کرده بودند که در دستگاه دیگری خدمت کنم، اما از همان ابتدا فهمیدم که ارباب و سرور و دوست من شیطان است. درک کردم که حق با اوست و مردم از ترس در برابر قدرت مقهور کننده ی او سر فرود می آورند. به همین دلیل در نهان به او نماز گزاردم و او به من آسودگی خاطر بخشید و مرا از این خانه که باید کلبه ی احزان و منزل آه و ناله نامیدش رهایی داد. من روحم را به شیطان ارزانی داشتم و سوگند یاد کردم که در هر دو جهان یارش باشم. همان وعده و همان سوگند به من کمک کرد تا آزاد بشوم. از امروز این خانه مأوای او و این رواق محراب شیطان است. در این خانه دیگر نباید طفلی بگرید و یا در شبانگاه از بیم و هراس بلرزد. حالا (با کمال قدرت به دیگران رو میکند) کدام یک از شما نیک مردان این بچه را همراه می برد و از چنگال شیطان رهاییش می بخشد؟

قالب کمدی، از گونه‌های رایج و بسیار کهن ادبیات نمایشی است که نویسندگان پرآوازه‌ای چون آریستوفان‌، شکسپیر‌، بن‌جانسون‌، مولیر و بسیاری دیگر در آن طبع‌آزمایی کرده‌اند. این گونه نمایشی، به تبع قدمت تاریخی و البته توجه و استقبال مخاطبان، در طول سالیان - با هدف مشترک ایجاد خنده و مسرت در مخاطب - با تنوع و نوآوری گوناگونی در شیوه نوشتاری و البته اجرایی مواجه بوده‌است. پرواضح است که شیوه طنز پردازی شکسپیر، با هم عصر خود بن‌جانسون، و بالطبع با سایر کمدی نویسان متفاوت است. مولیر از زبان طنز به گونه‌ای استفاده می‌کند و چخوف به گونه‌ای دیگر.

به‌طور مثال با مراجعه به آثار دو کمدی‌نویس بزرگ، - چخوف و شاو- متوجه تفاوتی آشکار در شیوه‌ی نوشتاری آنان می‌شویم. یکی (‌چخوف‌) بر ایجاد فضا و موقعیت خنده آور تاکید می‌کند و دیگری (‌شاو‌) بر کلام خنده آور. به بیانی دیگر، کمدی چخوف، در شرایط و موقعیت کمدی به تعبیری، طنز- اتفاق می‌افتد و کمدی شاو، بر کلام کمدی به تعبیری، مطایبه تاکید می‌کند.

در این بررسی، با انتخاب دو نمایشنامه "ایوانف"، نوشته "چخوف" و "مرید شیطان"، نوشته "برنارد شاو" به مقایسه مشخصه‌های کمدی در وجوه مختلف این آثار و تفاوت شیوه نوشتاری دو کمدی‌نویس مذکور پرداخته خواهد شد....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات