دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مجموعه مقالات خلیل ملکی ؛ پنج جلدی

مجموعه مقالات خلیل ملکی ؛ پنج جلدی
مجموعه مقالات خلیل ملکی ؛ پنج جلدی
درحال حاضر موجود نمی باشد
مجموعه مقالات خلیل ملکی ؛ پنج جلدی
مجموعه مقالات خلیل ملکی ؛ پنج جلدی

مجموعه مقالات خلیل ملکی

به کوشش: رضا آذری شهرضایی
ناشر: اختران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 3580
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1396 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

خلیل ملکی در مقام شخصیتی روشنفکر و سیاستمدار بیش از چهل سال در عرصه‌های فرهنگی و سیاسی ایران حضوری مستمر داشته و لهذا مجموعه آراء و نظریات او به لحاظ نوع تبیین رویکردش به تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور از اهمیت تاریخی فراوانی برخوردار است. در فراهم آوردن این مجموعه مقالات منتشر شده ملکی چهل‌سال فعالیت مطبوعاتی او را به پنج‌دوره تقسیم کرده‌ایم. این تقسیم‌بندی بر اساس شرایط‌جاری سیاسی کشور و تغییر فعالیت‌های سیاسی‌اش صورت گرفته است و...

ایرانیان شناخت از ملکی را مدیون آثار محمدعلی همایون کاتوزیان هستند؛ با کتاب‌های «خاطرات سیاسی خلیل ملکی»، «نامه‌های خلیل ملکی» و این اواخر «خلیل ملکی: سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی» (به زبان انگلیسی) اما انتشار کتاب ۵ جلدی «مجموعه مقالات خلیل ملکی» به کوشش و اهتمام رضا آذری شهرضایی که نشر اختران منتشر کرده، یکی از کامل‌ترین و بهترین منابعی است که شناختی بی‌واسطه از آمال و افکار ملکی ارائه می‌کند.

این ۵ جلد آینه تمام‌نمای اعتقادات، انتقادات، انعقاد و انشعابات و انقلابات درونی روشنفکری است که در عصری می‌زیست که به تعبیر او «سکوت مرگبار سرتاسری ایران آن روز امکان فکر کردن را از خیلی‌ها سلب کرده بود. ما تسلیم سکوت نشدیم، اما راه‌های زیادی نیز در پیش پای نسل جوان وجود نداشت. فقط یک راه پیش ما گذارده شد و آن کمونیسم بود. ما در مقابل چند راه متخیر نبودیم که یکی را انتخاب کنیم.»

پس از زندان رضاشاهی، به این دلیل دل در گروی حزب توده گذاشت که گمان می‌کرد این حزب «ترجمان احتیاجات و محرومیت‌های مشترک توده‌های ایران و تعبیر و تفسیر سعی و کوشش مشترک آن‌ها برای یک اصلاح و تحول جدی در اوضاع اجتماعی است.» حزب توده ایران را «نهضت جان‌بخش ایران» می‌خواند و معتقد بود این حزب به دلیل اشتباهاتش نه صد درصد بلکه تا هشتاد درصد استفاده از امکان‌های موجود «قوی‌ترین عامل اصلاحات و آزادی و استقلال واقعی» است.

۵ سال بعد به این نتیجه رسید که «توده‌ای‌ها در مبارزه برای ملی شدن نفت اخلال می‌کنند» و آن زمانی بود که مقالاتش در روزنامه «شاهد» ارگان حزب زحمتکشان ملت ایران از تشکل‌های جبهه ملی منتشر می‌شد. او دو عنصر متشکله حزب توده را چنین برمی‌شمرد: «عنصر اول رهبران بیگانه‌پرست که قابل تحمل نزد هیات حاکمه است.

دوم عنصر مترقی ولی فریب‌خورده که جنبه مترقی آن‌ها مورد نفرت هیات حاکمه است.» و همین دو عنصر را درباره فرقه دموکرات آذربایجان هم صادق می‌دانست درحالی که در «نامه رهبر» در ۶ اردیبهشت ۱۳۲۵ نوشته بود: «اوضاع کنونی آذربایجان نتیجه و خلاصه یک نهضت توده وسیع ملی و دموکراتیک است که در سایه یک مبارزه جدی و طولانی به وجود آمده» و او بود که می‌گفت «در پشت سر سخنرانی پیشه‌وری یک نیروی زنده اجتماعی وجود دارد که دست به یک سلسله عملیات و اصلاحات انکارنشدنی زده و اراده و آرزوهای ملتی را شروع به عملی کردن نموده و پیروزمندی‌های درخشان به دست آورده است…» اما ۴ سال بعد نظرش برگشت و نوشت: ‌«آب شدن شیر برفی نهضت دموکراتیک آذربایجان که به معنی تمام یک تراژدی کمیک یعنی در عین گریه‌آور بودن مضحک هم بود…

او تا پایان عمر منتقد سرسخت توده‌ای‌ها ماند؛ معترض بود «توده‌ای‌ها که مدعی هستند در جبهه وسیعی می‌خواهند علیه هرگونه استعمار کشور ایران بجنگند چرا از موثرترین و مفیدترین مبارزه که با رهبری اقلیت در مجلس و کلیه آزادیخواهان از خارج از مجلس به عمل آمد پشتیبانی نمی‌کند» که منظورش ملی شدن صنعت نفت بود و در آغاز نخست‌وزیری دکتر مصدق رهبران حزب توده را متهم کرد که «مادامی که حکومت در دست شما نیست، آزادیخواه هستید و از تمام مزایای آزادی و دموکراسی استفاده می‌کنید و وعده و وعید آزادی و دموکراسی می‌دهید تا پس از رسیدن به قدرت مانند فاشیست‌ها بلکه بدتر از آن‌ها هر آنچه نام آزادی و دموکراسی می‌توان به آن داد از بین ببرید.

خلیل ملکی باورش این بود که «هر کس تا ۱۸ سالگی توده‌ای نمی‌شد ارزش نداشت؛ هر کس پس از ۱۸ سالگی توده‌ای دانسته و فهمیده باشد خیانتکار است» و به همین دلیل احساس خوشبختی می‌کرد مکتبی به وجود آورده که «حتی پیش از ۱۸ سالگی هم جوانان لزوم و اجباری برای عضویت در حزب توده ندارند و به همین مناسبت در کلاس‌های اول دانشکده‌ها دیگر توده‌ای‌ها نفوذی را که در سال‌های آخر دارند، ندارند و تدریجاً نفوذ آن‌ها از بین نسل جوان و غیرجوان برمی‌افتد.»

حتی وقتی از مظفر بقایی جدا شد، گفت که اولین اختلافشان بر سر اسم حزب زحمتکشان بود؛ چراکه بقایی می‌گفت زحمتکشان از عناوین احزاب کمونیستی است و ملکی باور داشت «صحیح نیست که کمونیست‌ها در این مملکت الفاظ و کلمات را هم در انحصار خود بگیرند. در همه جای دنیا این قبیل الفاظ را احزاب ضد کمونیستی هم بر خود می‌گذارند و ما هم باید چنین بکنیم.»

اما وقتی از حزب زحمتکشان انشعاب کرد و نیروی سوم را تشکیل داد، تاکید داشت که «نیروی سوم به معنی اعم آن حزب نیست، دارای مکتب اجتماعی مشترک نیست. تنها در روی وجه مشترک مبارزه ضداستعماری به وجود آمده و تا مدتی که خطر استعمار یا نفوذ توسعه‌طلبی بیگانگان وجود دارد نیروی سوم به معنی اعم یا جبهه وسیع ملی حق حیات دارد…جناح چپ جبهه ملی یعنی همین نیروی سوم به معنی اخص مرکب از حزب و جمعیت‌ها و افراد و یا احزابی است که واقعاً نماینده طبقات محروم باشند و در متشکل کردن آنان بکوشند و دارای برنامه اجتماعی مترقی باشند نه برنامه منحط و عقب‌مانده و ارتجاعی....

جلد اول حاوی مقالاتی است که ملکی بین 1309 تا 1325 نوشته است. در دوره اول این سال­ها، زندگی سیاسی او همراه است با نخستین تجارب روزنامه نگاری­اش که با نقد دستگاه اداری و حکومتی رضاشاه آغاز می­شود، امری که برای او پیامدهای مخاطره آمیز را به همراه داشت؛ این پیامدها با قطع بورس تحصیلی و اخراج از آلمان آغاز می­شود و با دستگیریش به همراه گروه موسوم به «53 نفر» خاتمه می­یابد.

دوره دوم زندگی سیاسی او بعد از شهریور 1320 است، زندگی سیاسی و روزنامه­نگاری­اش به حزب توده و مطبوعات وابسته به آن شروع می­شود. او در مطبوعات حزب توده نظراتی در نقد دوران رضاشاهی مطرح می کند و در چارچوب برنامه­های حزب توده به فعالیت و ارائه مقالات سیاسی می­پردازد.


فهرست

جلد اول : حزب توده
جلد  دوم : انشعاب
جلد سوم : حزب زحمتکشان

جلد چهارم : نيروي سوم
جلد پنجم : جامعه سوسياليت‌ ها

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات