دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مجموعه آثار طنز ؛ دو جلدی

مجموعه آثار طنز ؛ دو جلدی
درحال حاضر موجود نمی باشد

مجموعه آثار طنز 

نویسنده: ابولقاسم حالت
ناشر: گوتنبرگ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1390
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1376 - دوره چاپ: 1 

کیفیت : درحد نو
 

مروری بر کتاب 

 ابوالقاسم حالت شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر در سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. وی شاعر، مترجم و طنزپرداز ایرانی بود. نام: ابوالقاسم حالت زادروز:  ۱۲۹۸ – تهران درگذشت: ۳ آبان ۱۳۷۱ – تهران ملیت: ایرانی نام‌های دیگر: ابوالقاسم عبدالله فرد پیشه: شاعر، نویسنده، طنزپرداز و مترجم لقب:  خروس لاری شوخ

درباره اولین شعرى که حالت سرود، خود وى مى‏گوید: «روزى در مدرسه با یکى از دوستان همکلاسم قهر کرده بودم و چون خیلى نسبت به هم صمیمى بودیم بالاخره طاقت نیاودم و با یک قطعه سه بیتى از او معذرت خواستم، این قطعه که اولین شعرم بود و متأسفانه الان هیج به یادم نیست موثر واقع شد و قهر ما را به آشتى تبدیل نمود. اثر این شعر مرا بر آن داشت که شاعرى را دنبال کنم، لذا از کلاس ششم ابتدایى گاهگاهى شعر ساختم، مخصوصا تابستان‏ها که مدرسه تعطیل بود و فراغت بیشترى داشتم و مى‏توانستم هم شعر بسازم و هم دنبال چاپ آن بروم اما روزنامه‏هاى ادبى آن ایام که عبارت بودند از «نسیم شمال» و «کانون شعرا» و «توفیق» همه از چاپ اشعارم خوددارى مى‏کردند، چون بسیار ناپخته بود، ولى این امر به هیچ‏وجه باعث دلسردى من نمى شد. تا دو سه سال بعد که کم‏کم بعضى از اشعارم در روزنامه‏ها چاپ شد.»

پس از چندى که اولین اثر ابوالقاسم حالت در یکى از جراید چاپ گردید، درصدد برآمد که خود را به کانون و انجمن‏هاى ادبى نزدیک نماید، به همین سبب بعضى شب‏ها به انجمن ادبى ایران که ریاست آن با شاهزاده محمدهاشم افسر بود مى‏رفت و در یکى از همین شب‏ها یکى از اشعار خود را در این انجمن ادبى قرائت مى‏کند که صداى آفرین و احسنت رسا و پر طنطنه شیخ‏الملک اورنگ که در آن زمان نایب رئیس انجمن بود به قدرى وى را تحت تأثیر قرار داد که تا صبح خواب به چشمانش راه نیافت. از این زمان به بعد وى در راه شهرت و ترقى گام‏هاى بلندى یکى پس از دیگرى برداشت.

بارى ابوالقاسم حالت، در کلاس‏هاى چهارم دبیرستان مروى درس مى‏خواند و چون اواخر سال تحصیلى بود و محصلین در حالى که کتاب‏هاى خود را جهت تمرین دروس زیر بغل نهاده و عازم محوطه باغ ملى که درختان زیادى داشت و محلى مصفا بود مى رفتند، حالت هم کتاب خود را برداشت عازم این محل گردید. در خیابان خیام نزدیک باغ ملى با مرحوم حسین توفیق صاحب امتیاز روزنامه توفیق برخورد مى‏کند و از طرف دعوت مى‏شود که با هیئت تحریریه این روزنامه همکارى نماید وى از نخستین شماره روزنامه فکاهى توفیق تا مدت پنج سال متوالى سردبیرى این مجله فکاهى را به عهده داشت.

حالت بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ با بسیارى از جراید از جمله روزنامه‏هاى: «امید»، «قیام ایران» و مجله «تهران مصور» همکارى می کند.

    بعدمرگم نه به خود زحمت بسیار دهید                   نه به من برسر گور و کفن آزار دهید

    نه پی گورکن و قاری و غسال روید                     نه پی سنگ لحد پول به حجار دهید

    به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسی               که بدان عضو بود حاجت بسیار دهید

    این دو چشمان قوی را به فلان چشم چران              که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهید

    وین زبان را که خداوند زبان بازی بود                  به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید

    کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده است              راست تحویل علی اصغر گچکار دهید

    وین دل سنگ مرا هم که بود سنگ سیاه                 به فلان سنگتراش ته بازار دهید

    کلیه ام را به فلان رند عرق خوار که شد                ازعرق کلیه او پاک لت و پار دهید

    ریه ام را به جوانی که ز دود و دم بنز                   درجوانی ریه او شده بیمار دهید

    جگرم را به فلان بی جگر بی غیرت                    کمرم را به فلان مردک زن باز دهید

    چانه ام را به فلان زن که پی وراجی ست              معده ام را به فلان مرد شکمخوار دهید

    گر سر سفره خورَد فاطمه بی دندان غم                 به که، دندان مرا نیز به آن یار دهید

 

فهرست

از عصر شتر تا عصر موتور
از بیمارستان تا تیمارستان
زباله ها و نخاله ها
پابوسی و چاپلوسی
صدای پای عزرائیل
یا مفت یا مفت
دوره خر سواری

آش کشک خالته

 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات