غزلیات

غزلیات

نویسنده: مولانا المعظم شاه مقصود صادق عنقا
خطاط : م. منتظری
ناشر : مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 320
اندازه کتاب: جیبی گالینگور - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1

کمیاب  - کیفیت : نو
 

مروری بر کتاب 

مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی، مکتب عرفان اسلامی، از یک قدمت ۱۴۰۰ ساله برخوردار بوده و به قرن هفتم میلادی، یعنی به زمان پیامبر اکرم، حضرت محمّد(ص) و حضرت علی ابن ابیطالب علی(ع) و حضرت اویس قرنی که موسس و بنیانگذار مکتب میباشند، میرسد.

جوهره تاریخ عرفان در تعالیم مکتب اویسی در آثار مکتوب استادان عالیقدر مکتب یعنی عرفای شامخین متجلی و تا به امروز حفظ گردیده و در دسترس جویندگان علم میباشد. عرفای عظام در طی قرون متمادی با نگارش هزاران جلد کتاب در زمینه های مختلف علوم، از قبیل فیزیک، ریاضی، فلسفه، طب، نجوم، معماری، هنر و شعر و ادبیات و بخصوص علوم متافیزیک و روحانی گنجینه ای گرانبها برای بشریت به ارمغان آورده اند.

در طی دوران تاریک اروپا، مادامیکه دانشمندان اروپایی که در صدد تحقیق در علوم بر می آمدند به عنوان کفر و ارتداد به محاکمه کشیده می شدند، علوم و ادبیات اسلامی در اوج شکوفایی خود بود و دانشمندان اسلامی و عرفای دانش پژوه، علمدار و پیشقدم در پیشبرد تحقیقات عالیه و کشفیات نوین در کلیه زمینه های علمی بوده اند.

مولانا حضرت جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، سی و نهمین پیر طریقت اویسی، تعالیم عرفان را در قالب علوم تجربی و زبان علمی بیان فرمودند. بکارگیری روش علمی و معرفی علم عرفان به وسیله فرزند و جانشین حضرتشان یعنی حضرت میر قطب الدین محمد عنقا و سپس حضرت شاه مقصود صادق عنقا ادامه یافت. در حال حاضر تعالیم عرفان از طریق چهل ودومین پیر مکتب طریقت اویسی شاه مقصودی، حضرت صلاح الدین علی نادر عنقا به زبان علمی به جویندگان علم عرضه میگردد. حضرت پیر معظم، همواره به شاگردان خود می آموزند که واقعیت وجودی خود و نهایتا حقیقت هستی را می بایست در آزمایشگاه وجودی خود از طریق تحقیق و تجربه بشناسند.

سفر به عالم درون و طیّ مقامات، 'سیر و سلوک' نامیده می­شود. معلّم روحانی، پیر طریقت یعنی نور و روشنایی راه و هادی سالک است و موجبات لازم را جهت تعلیم و تربیت سالک فراهم می­سازد تا او بتواند در این سفر خودشناسی برموانع غلبه نماید و حجابهای غفلت و بدآموزیها را از میان برداشته و به تزکیۀ نفس خود بپردازد. معلّم وجود، سالک را به کشف مراحل سلوک و اطوار هفتگانۀ قلبی از مرحلۀ طلب مطلوب تا به مراحل عشق و علم و شهادت و یگانگی و فنا رهنمون می­گردد.

حضرت مولانا شاه­ مقصود صادق عنقا می­ فرماید: 'در سلوک، لسان صدق، قلب صافی، و اخلاص عقیدت، و لقمۀ حلال، و ثبات قدم باید تا عنایت حق و ارادت حقیقی به رسول و طیّ طریق متابعت او، شامل حال سالک گردد و لطائف غیبی لاریبی باطنی به شهود حقیقی ربّانی برسد و عین الیقینش به حقّ الیقین ثابت شود.

کپره اگر بالا بزنی ، صد پرده ز ما بالا زده یی
مجنون توام ، هر نقش زنی، نقشی ز رخ لیلا زده یی
حیرت زده خلق مبهوت منند ،از بیخودی و دیوانگیم
حیران و من و دل دانی ز چه ام؟زان شیوه که تو با ما زده یی
عاشق چه کند با ظن کسی ، یم را چه غم از هستی خسی
بر درد دوا ، کی میطلبد ، دارو ز کف عیسی زده یی
سنگ و گل و خشت واصل نکند ،آنرا که بکل وارسته ز گل
با جام و سبو مستی نکند ، از باده ی عشق دریا زده یی
ای سلسله مو ، دارم از چه نهی ،صیدی که بجان را مست ترا
بردار ز پا ، بندم که مرا ، حسرت بدل از صحرا زده یی
از چیست چنین آشفته شدی، خاموش مگر دیوانه شدی
از دست شدی ، سر مست شدی، زندازه برون صهبا زده یی
دوش از پی می، هر در که زدم، در باز نشد جز خانه ی دل
آنجا چو شدم گفتند قدم، هر جا زده ای بیجا زده یی
مرغ دل زار ،صد جا بهوس ،افکنده به بند ، برکنده ز آز
با اینهمه لاف ،بیهوده ز قاف ، وز شاهپر(عنقا) زده یی