- موجودی: موجود
- مدل: 131411 - 82/3
- وزن: 0.30kg
صبح هرگز تاخیر ندارد
نویسنده: آروشات آواکیان
مترجم: آندرانیک سیمونی
ناشر: افراز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
ژرفای فرهنگ سرشار و غنی ايرانی برای من بسیار گرامی است. خوشحالم از اين که از طريق پل دوستی ارمنستان ايران فرصت اين را داشتهام که به تهران و اصفهان سفر کنم و برداشتهای فراموش نشدنی خودم را از طريق نشريات ادبی در اختیار هم وطنانم قرار دهم...
اندوهم میخواهد تنها شود،
با درخت گلابی تنها بماند.
میخواهد میان شبدرها گام بزند
تا به کنارهی گلهای راعی برسد.
اندوهم مایل است دور شود،
از همهی غمهای روز،
از تمامی دلمشغولیها
و میخواهد از حضور آرامش لذت ببرد.
میخواهد با تنهایی استراحت کند
و به گفتار آب در کنار جوی گوش فرا دهد.
***
هنگامی که فانوسها تن ظلمت را نیشگون میگیرند
من به خانه میآیم...
هنگامی که بیحوصلگی مرا بیحوصله میکند
من به خانه میآیم...
در گشادگی گل رنگ اتاق
یک احساس گرم
و دو کودک معصوم مییابم...
هنگامی که فانوسها تن ظلمت را نیشگون میگیرند
و من به خانه میآیم
آنان خیلی شادمان میشوند
و مرا در قلب و در گردش خون
به اسارت میگیرند...
***
نیازی به ترسیدن نیست
هنگامی که کلاغان ولوله میکنند
در شاخسار غروب.
هنگامی که بوفها
از عمق سکوت سرشار از تاریکی
فریاد شومشان را سر میدهند.
صبح هرگز تاخیر ندارد.
با لبخندی درخشان
صبح تازه همواره میآید
همچون نماد
مهربانی و نور.
او غمزدگان را تسلی میبخشد
دست نومیدها را میفشارد
و به آرامی
اشکهای شبانه را
از گونههای جهان میسترد.